مصطفی فحص
TT

لبنان؛ ترکیبی با تله‌گذاری انتخاباتی

جریان‌های حاکمیت در ماجرای تکلیف هم صدا شدند تا آن را بگذرانند، اما در ترکیب دچار اختلاف شدند و هر طرفی تله‌های خود را کارگذاشت و پیش از ورود به جزئیات تله‌ها و ضد تله‌ها، سفیر سابق لبنان در سازمان ملل متحد، دکتر نواف سلام موفق شد بساط مشروعیت مردمی را از زیر پای تکلیف و تکلیف شده بکشد؛ مکلفی که با مأموریت خود موافقت کرد بی آنکه توجهی به معیارهایی بکند که « خیزش اول اکتبر» مطرح کرد و نواف سلام از آنها به عنوان پیش شرط‌های پذیرش تکلیف یاد نمود.
نواف سلام خیلی زود دریافت که ماجرای نامگذاری یا تکلیف بیشتر به مانوری مکارانه از سوی برخی جریان‌های حاکمیت می‎ماند که هدف‌شان به دردسر انداختن او از نظر سیاسی و مردمی از زاویه روان‌سازی حرکت حاکمیت و سرپوش نهادن بر فساد و جنایت‌های آن است.
درعمل نجیب میقاتی مکلف، در آزمون معیارها و شرط‌های افتاد، اما او می‌داند این تکلیف بیشتر به یک حرکت ضد انقلابی شبیه است که که مجموعه از آنچه مشروع و قانونی می‌شمارند دست به آن زدند تا از دست دادن محبوبیت مردمی خود را با آن بازیابند. به همین دلیل میقاتی مأموریت روان ساختن چرخه حاکمیت و دادن وقت بیشتر را پذیرفت تا سپیده در دو سطح منطقه‌ای و بین‌المللی سربزند و خطوط سیاه از سفید مشخص شوند.
سخنان نخست وزیر مکلف نجیب میقاتی درباره وعده‌ها یا ضمانت‌های بین‌المللی و منطقه‌ای کاملاً شفافند و نکته قابل توجه برخورد سرد جهان عرب و سکوت کشورهای خلیج درمقابل تکلیف است. از منظر بین‌المللی اما تنها پاریس حامی درجه یک انتخاب است به این بهانه که به اجرای ابتکار عمل فرانسه پایبند است؛ گفتنی است این ابتکار عمل که بیش از 10 ماه میان تکلیف مصطفی ادیب و عذرخواهی‌اش و بعد هم سعد الحریری و معذرت‌خواستنش از دست داد، نمی‌تواند کمترین اصلاحاتی را که رئیس جمهوری فرانسه ایمانوئل مکرون در زمان سفرش به بیروت پس از فاجعه بندر طراحی کرد انجام دهد.
تقریبا یک سال پیش رئیس جمهوری مکرون با پای پیاده در خیابان‌های ویران شده چرخید و راه حل یا حل‌هایی پیش کشید که هیچ ربطی به واقعیت نداشتند. او تلاش کرد از فاجعه بهره ببرد و بر مجموعه فشار بیاورد، اما آنها توانستند او را به زمین بازی خود بکشانند و موفق شدند وقت بخرند و ده ماه تباه شده را صرف یافتن شکل دولت اصلاحی و ماهیت اعضای آن کردند و با این کار ابتکار عمل فرانسوی در کشاکش‌ها و تضادهای داخلی لبنان برباد رفت تا جایی که مکرون فرصتی را متوهم شده بود از دست داد که گمان می‌کرد می‌تواند دولت متخصصان یا کارشناسان را تحمیل کند که در رأس آن چهره‌ای بیرون از طبقه حاکم قرارگیرد و اصلاحات غیر مردمی لازم را انجام دهد و پس از پایان مأموریت خود قدرت را به مجموعه سیاسی برگرداند. داعیان راه حل بسته‌بندی شده به گونه‌ای رفتار می‌کردند که گویی می‌توانند سلوک طبقه سیاسی را بهبود بخشند و از فساد و انحصارطلبی در حکومت و ثروت آنها را بکاهند. اما آنچه پاریس و همه طرف‌های حامی تکلیف نجیب میقاتی درک نکردند اینکه، تفاهم طبقه سیاسی اگرچه بر ترکیب به دست آید، از یک تفاهم ضمنی بر لزوم اینکه این دولت بر انتخابات مجلس نظارت کند فراترنمی‌رود و آنچه از دولت کهنه‌کار خواسته می‌شود این است که برخی رشوه‌های انتخاباتی را از طریق افزایش بذل و بخشش‌های اضافی تا دست گذاشتن بر هدیه بانک جهانی برای تأمین منابع مالی کوپن‌های حمایتی که احزاب حاکمیت در اختیار دارند و از آنها برای انتخابات بهره‌برداری می‌کنند به جمهور طبقه سیاسی تقدیم کند.
به احتمال زیاد ترکیب با اجرای انتخابات مربوط باشد و نه اصلاحات و جنگ انتخاباتی الزام می‌کند برخی طرف‌ها حضور مردمی خود را پررنگ کنند و بخشی از شعارها و مطالبات را محقق سازند، اما این مطالبات و شرط‌ها کافی است تا از عهده سراسر بیهودگی‌های شکننده که پیش از تکلیف دهان بازکرده بود برآید و حجم تله‌های را نشان دهد که در راه ترکیب گذاشته شده است. گروه طرفدار مقیم قصر بعبدا آنچه را که قبول نکردند به الحریری -مشخصاً وزارت کشور- بدهد به میقاتی نمی‌دهند. خود میقاتی اما تا به اینجا نمی‌تواند از سقفی که الحریری گذاشت پایین‌تر بیاید. اما مصیبت بزرگ میقاتی این است که ازموافقت و حمایت علنی «حزب الله» برخوردار شد، مسئله‌ای که علامت استفهام بزرگ داخلی و خارجی بر دولتش می‌گذارد.
و براین اساس ترکیب به سرعتی که تکلیف و الزامات بین آنها صورت گرفت با شتاب انجام مأموریت شبه محال صورت نمی‌گیرد که حالا با زمان وارد مسابقه شده و تنها چند روزی با وعده مخالفان برای بزرگداشت روز 4 آگوست و پس ازآن فاصله دارد.