مينا العريبی
معاون سردبیر سابق الشرق الاوسط، ومدير دفتر روزنامه الشرق الاوسط بين سالهاى 2009 و2011 وهم اكنون سردبير روزنامه نشنال امارات است
TT

الکاظمی و تصمیم‌های سخت

نمی‌توان خطرناک بودن اوضاع در بغداد را دست‌کم گرفت. حمله بامداد روز یکشنبه به محل اقامت نخست وزیرعراق مصطفی الکاظمی، هدف قراردادن حکومت عراق و مشخصاً فرمانده نیروهای مسلح که خود مسئول اول درحفظ امنیت کشوراست.
انگیزه‌های متعددی پشت حمله به خانه الکاظمی وجود دارد و انگیزه بزرگ‌تر تضعیف حکومت عراق است. کسی که پشت این حمله ایستاده می‌خواهد این پیام روشن را برساند: اگر فرمانده نیروهای مسلح نتواند از خود و خانه‌اش محافظت کند، چگونه می‌تواند ادعای محافظت از کشور بکند؟ تلاش برای برهم زدن اعتماد به نخست وزیر با حمله‌ای چنین خشن، نشان دهنده ناامیدی کسی است که پشت این حمله ایستاده. حمله پهپادی بامداد روز یکشنبه در دل اوج‌گیری بحران سیاسی درکشور به دلیل مخالفت گروه‌های مسلح با نتایج انتخابات پارلمانی روی داد که درماه اکتبر گذشته برگزارشد و آشکارا نشان داد اکثریت مردم عراق آن گروه‌ها را نمی‌پذیرند. ترس برآن گروه‌ها سایه انداخته که نگران از دست دادن بخشی از سیطره و نفوذ خود درکشورند.
این نوع تعدی به حکومت عراق تازگی ندارد، اما این‌بار از چندین خط قرمز عبورمی‌کند. تلاش برای کشتن چهره‌ای که بالاترین قدرت در حکومت را نمایندگی می‌کند آن‌هم پس از چند روز تهدیدهای علنی از سوی رهبران گروه‌های مسلح معروف، به معنای آن است که آن گروه‌ها در این جنایت دست دارند حتی اگر در صحنه حضور نداشته باشند. برهم زدن اوضاع علیه الکاظمی و آتش زدن تصاویر او و درخواست «محاسبه‌اش»، همه گام‌هایی برای آماده سازی فضا برای حمله فیزیکی به او بودند.
دولت عراق دقت کرد، انگشت اتهام را آشکارا و به نام گروه‌های مسلح داخل کشور مورد حمایت ایران نگیرد، اما بی‌هیچ شکی آنها پشت این حمله قراردارند.
اکنون سه تصمیم سخت پیش روی الکاظمی وجود دارد که باید بی هیچ تردیدی بگیرد: اول تصمیم به معرفی جریان مسئول حمله و شفاف ساختن همه چیز. تا به امروز دولت عراق از معرفی رسمی نام کسانی که پشت تجاوزهای گسترده و از جمله کشتن فعالان قراردارند، همچنین کسانی که مسئول حملات موشکی و پهپادی مکرر به منطقه الخضرا ایستاده‌اند، می‌هراسد. و معرفی نکردن طرف مسئول و بسنده کردن به ملامت «گروه‌های مسلح» یا «کسانی که بی‌حکومتی را می‌خواهند»، به آن گروه‌ها اجازه داد تعدی و تجاوز کنند و از محاسبه بگریزند.
اما عامل عدم معرفی طرف مسئول، ترس از لزوم گرفتن تصمیم دوم است. وقتی که طرف مسئول حمله مشخص شود، نیازمند تصمیم‌گیری درباره چگونگی پاسخ دادن به آن طرف است. دست به اقدامات جدی از جمله بازداشت‌ها و بستن مقرهای آن طرف مسئول بی‌شک منجر به رویاروی با طرف‌های حامی آن گروه می‌شود. هیچ کسی نادیده نمی‌گیرد که جنایتکار به احتمال زیاد مورد حمایت ایران است به خصوص که پهپادهای به کاررفته در حمله ساخت ایران و شبیه پهپادهای دیگرند که در حملات مشابه درماه‌های پیش به کاررفته‌اند.
تصمیم سخت سوم که برآینده عراق تأثیرمی‌گذارد، تصمیم رویاروی گسترده‌تر است که حالا تقریبا ناگزیر شده است. مشکلات عراق از فساد تا دخالت خارجی منجر به تضعیف حکومت می‌شوند که گروه‌های مسلح برهمان پافشاری می‌کنند. دراین بین اعترافی از سوی احزاب دارای شبه نظامی و گروه‌های مسلح وجود دارد که این رویارویی نزدیک شده و دراعلام محکومیت حمله به الکاظمی شتاب کردند. اما درحقیقت بخشی از مسئولیت وخامت اوضاع امنیتی و سیاسی کشور متوجه آن احزاب است به خصوص که آنها زیربار اعتراف به لزوم محدود سازی سلاح و قبول نتایج انتخابات پارلمانی نمی‌روند.
از زمان تشکیل دولت در تابستان داغ 2020، الکاظمی تلاش می‌کند از رویارویی اجتناب کند، از ترس اینکه آن رویارویی منجر به کشتار وسیع بشود. برخی نسبت به درگیری «شیعی-شیعی» هشدار می‌دهند چون اکثر نیروهای امنیتی و گروه‌های مسلح شیعه‌اند. اما این تشخیص مسئله خطاست. اول اینکه درصورت وقوع رویاروی، بین کسانی که خواستار حکومت عراقی دارای حاکمیت که به قانون احترام می‌گذارد و کسانی که خواستار حاکم ساختن قانونن جنگل‌اند خواهد بود. و این مسئله ارتباطی به فرقه‌گرایی یا هویت‌ها ندارد. همچنین گروه‌های مسلحی که در چنین عملیاتی دست دارند از محبوبیت وسیعی برخوردار نیستند که مردم خیابان و افکارعمومی را به شکل وسیع پشت سرخود نخواهند کشاند.
و باوجود اجتناب الکاظمی از رویارویی، خود مواجهه به سمت او آمد. و او باید دست ائتلاف‌های محکم بزند و با همه جریان‌های عراقی به خصوص آنهایی که به ایران نزدیک‌اند به شکل حقیقی روبه رو بشود و اقدامات لازم را درباره کسانی که پشت سر این حمله ایستاده‌اند اتخاذ کند. وقت‌کشی در این زمان به جایگاه حکومت آسیب می‌زند و مورد سوء استفاده میلیشیای مسلح قرارمی‌گیرد.
سخنان مختصر الکاظمی چند ساعت پس از حمله به خانه‌اش، سخنانی موزون بود که به آرامش و خویشتنداری دعوت می‌کرد و وعده انتقام به دشمنانش نمی‌داد. او نمی‌خواهد دروازه جنگی را با هرکسی که مخالف اوست بگشاید، اما باید تندروها بلکه تروریست‌ها از میان گروه‌های مسلح عراقی را محاصره و برآنها لگام بزند.
از سوی دیگر ایران به سرعت فرمانده «سپاه قدس» اسماعیل قاآنی را روانه عراق کرد. گزارش‌ها درباره سفر قاآنی بدون تأیید منابع رسمی منتشرشد. او برخلاف سلف کشته شده‌اش قاسم سلیمانی، به طورعلنی به عراق سفرنمی‌کند و تلاش‌هایش برای تسلط برگروه‌های عراقی که به منافع تهران خدمت می‌کنند را آشکار نمی‌کند. عامل تغییر روش «سپاه قدس» در تعامل علنی با «الحشد الشعبی» در اختلاف بین شخصیت این دو مرد است. همچنین به دلیل تغییرات داخلی عراق است؛ مخالفت مردمی با دخالت ایران رو به افزایش دارد و تنگناهای سیاسی طرف‌های وابسته به ایران دیگر آشکار شده است.
موضع گروه‌های مسلح دشمن الکاظمی-و حکومت عراق- پس از این حمله که با محکومیت جهانی روبه رو شد روبه ضعف رفت. با ضعیف شدن آن گروه‌ها باید دست به‌کار شد و تصمیم‌های سخت گرفت پیش از آنکه دوباره تلاش‌های خود را ازسربگیرند که نتایج آن درآینده خطرناک‌تر و فاجعه‌بارتر خواهند بود.