غسان شربل
سردبير الشرق الاوسط
TT

حوثی‌ها و نقش بمب‌گذاری شده

طبیعی بود که اتحادیه کشورهای عرب تجاوز اخیر حوثی‌ها به امارات و سعودی را محکوم کند. تبدیل تجاوزهای علنی با موشک و پهپاد به محیط‌های دیگران به یک رفتار رایج و عادی، راسخ ساختن رفتار تروریستی بسیار خطرناک بر منطقه و ثبات آن است. اگر میلیشیاها موفق شدند نقشه‌ها را با استفاده از به هم ریختگی برخی کشورها مباح بشمارند، موشک‌ها و پهپادها تلاش می‌کنند در فضاهای منطقه نقشی شبیه به نقش‌های میلیشیا روی زمین ایفا کنند.
احترام گذاشتن به مرزهای بین‌المللی یکی ازشرط‌های ثبات در همه جاست. اروپا از چرخه خشونت و خون‌ریزی بیرون نیامد مگر وقتی که تصمیم جدی گرفت که مرزهای بین‌المللی را محترم بشمارد، هر اختلافی را به دادگاه‌ها حواله کند و برای حل اختلاف‌ها قدرت را به‌کار نگیرند. از شروط ثبات ورود به کشورها از دروازه قانونی و با آگاهی مقامات آنها و جلوگیری از تزریق سلاح و پول در رگ‌ گروه‌های آشفته است که به دنبال فرصتی می‌گردند تا جوامع خود را منفجر سازند یا علیه موازنه‌های راسخ آنها کودتا کنند. هیچ چیز به یک کشور حق نمی‌دهد مرزهای بین‌المللی را زیرپا بگذارد و به بهانه‌های نژادی، مذهبی یا ایدئولوژیک در معادله‌های داخلی دیگرکشورها وارد شود.
درظاهر هیچ اختلافی برسر اصولی که فرض می‌شود برثبات جهان حاکم باشند وجود ندارد. مشکل از غیاب مؤسسه‌هایی آغاز می‌شود که نمی‌‌توانند از احترام به اصول پاسداری کنند و کسی که به خود اجازه می‌دهد از آنها خارج شود را بازدارند. و مشکل به فاجعه‌ای تبدیل می‌شود وقتی یک کشور برجسته منطقه‌ای یا ابرقدرت به بهانه ظلم‌، نگرانی‌ یا داشتن حقوق مشروع از وزیدن بادهای برهم زننده ثبات استفاده کند. جهان تجربه‌هایی را گذرانده که نشان داده نهادهای بین‌المللی و منطقه‌ای قادرنیستند مانع برخی کشورها شوند که با تحقیر آشکار قانون و میثاق‌های بین‌المللی، قدرت را به کارمی‌گیرند. بحران کنونی اوکراین اگر سازمان ملل متحد چند سال پیش برای کنترل ولع روسی یا «تحریک‌های» اوکراینی که مسکو درباره آنها می‌گوید پاپیش می‌گذاشت، آیا به این وسعت می‌رسید ؟ اگر اتحادیه کشورهای عرب چند سال پیش و از زمان مشخص شدن تلاش‌ها برای استخدام حوثی‌ها دربرنامه کودتایی در منطقه که ایران پیش می‌برد فعالانه وارد می‌شد آیا تجاوزهای حوثی‌ها به این حد می‌رسید؟
حملات اخیر حوثی‌ها مرا به یاد سخنان رئیس جمهوری فقید علی عبدالله صالح دراواخر دهه اول قرن کنونی در خود صنعا انداخت. صالح بازیگری ماهر بود و طول بقایش در قدرت به او آموخته بود در برانگیختن علنی مشکلات شتاب نکند. ماه مارس 2010 آماده رفتن به لیبی برای شرکت در نشست دوره‌ای کشورهای عرب درآنجا می‌شد. با وجود اتهام معمر قذافی به حمایت از حوثی‌ها و تأکید اینکه دستگاه‌های امنیتی یمن بخشی از کمک‌های مالی را که رهبر لیبی برای حمایت از حوثی‌ها فرستاده ضبط کرده‌اند، تصمیم نداشت نشست را تحریم کند. مطمئن بود که موضع قذافی بخشی از رفتارهای انتقام‌جویانه اوست از زمانی که گرفتار «عقده سعودی» شد.
علی عبدالله صالح برای آنکه از گسترش دایره دشمنی‌ها بگذرد، مسئله را مطرح می‌کرد بدون آنکه تا نهایت ماجرا برود. مثلاً برای انتشار می‌گفت، مقامات یمنی متوجه شدند«تاکتیک‌های حوثی‌ها به تاکتیک‌های حزب الله نزدیک‌اند» و «حوثی‌ها توسط نیروهای حزب الله آموزش دیده‌اند، اما این شاید بدون اطلاع رهبران حزب باشد». صالح با اینکه می‌دانست ژنرال قاسم سلیمانی دربخش یمنی مأموریتش چه می‌کند، از تنش‌زایی با ایران اجتناب می‌کرد.
درآن دیدار از علی صالح پرسیدم حوثی‌ها از کجا سلاح به دست می‌آورند و آموزش می‌بینند که در جواب گفت:« اول اینکه باید بدانیم بازار یمن از باقیمانده جنگ‌های سابق پر از سلاح است، خواه در دهه هفتاد با عناصر امامی که سلاح نزد برخی تجار اسلحه انبار شده یا بازمانده جنگ تابستان 1994 همین طور در جنگ جدایی انبارهایی سلاحی را قبایل بردند. همچنین حوثی‌ها پول‌هایی را از طریق کمک‌های اعضا و جریان‌های داخلی و منطقه‌ای و چهره‌های همدل با آنها جمع کردند و با آنها سلاح خریدند. می‌توان گفت حمایت از آنها توسط صاحبان طرح جدید صورت گرفت که همان تبلیغ مذهب جدید اثنی عشری به جای مذهب زیدی یا شافعی در یمن باشد. از احزاب یا جمعیت‌های کشورهای منطقه کمک‌های دریافت کردند و با آنها این سلاح را خریدند همین طور از طریق دریا توسط تجار سلاح و جریان‌های منطقه‌ای نیز برای حوثی‌ها سلاح قاچاق شد که برای تبلیغ برنامه خاص خود به حوثی‌ها کمک می‌کنند».
از رئیس جمهوری یمن درباره اینکه آیا مشکل حوثی‌ها بخشی از نزاع سنی-شیعه است پرسیدم و درپاسخ گفت:« نه، نزاع سنی-شیعه نیست بلکه می‌توان گفت تبلیغ مذهبی جدید درمنطقه است برای مشغول ساختن آن، مشغول کردن یمن یا مشخصاً مشغول کردن پادشاهی عربی سعودی و رساندن پیامی از طرف کشورهای کوچک یا بزرگ منطقه‌ای است که در این مسئله نقش داشته‌اند».
و خارج از ضبط کردن علی صالح می‌پرسید، لبنان از درگیر شدن در چنین مسائلی چه به دست می‌آورد؟ رئیس جمهوری یمن گزارشی دراختیار داشت که می‌گفت حوثی‌ها از طریق سوریه و بدون مهرخوردن گذرنامه‌شان وارد لبنان می‌شوند و در منطقه بقاع لبنانی آموزش می‌بینند. همچنین می‌پرسید سوریه با اجازه دادن به چنین نقش‌ها و فعالیت‌هایی از خاکش چه استفاده‌ای می‌برد؟ زرادخانه حوثی‌ها امروز با آنچه در اواخر دهه اول قرن کنونی بود تفاوت دارد. با گذشت سال‌ها سخنان علی صالح به فهم ابتدای مشکل کمک می‌کند. البته بی آنکه فراموش کنیم خود علی صالح از روش زیاده‌روی در مناور آمدن در سیاست بدش نمی‌آمد و این نیز روشی هزینه بر است. بی شک زرادخانه حوثی‌ها در طول سال‌ها غنی‌تر شده، اما رنج‌های یمن را مضاعف ساخت و آن را به سمت خسارت‌های هولناک و برخورد با پیرامون طبیعی‌اش برد. زرادخانه حوثی‌ها مانند نقش آنها بزرگ‌تر از توان و تحمل یمن است. یمن به توسعه، فرصت‌های شغلی، مدارس و واکسن نیاز دارد و نه شلیک میلیشیای هوایی‌اش علیه نقشه دیگران. نقش حوثی‌های، بمب‌گذاری شده متولد شد و خیلی زود دریمن منفجر شد و تلاش کرد آتش را به نقشه دیگران صادرکند.