تفوقق همیشه بخشی از تصویر ولادمیر پوتین بود. وقتی آغاز شد که بادهای تجزیه را پس زد و آنها را از روسیه اتحادیه دورساخت. وقتی آشکارا ظهور یافت که شمار نه چندان اندکی از سران غرب را متقاعد ساخت او مناسب مشارکت در رقص روابط بینالمللی است و بمب ساعتی کارگذاشته شده درآن نیست. قارهای مانند اروپا متوجه خطرناکی اعتیاد به مصرف گاز روسی نشد. و باراک اوباما متوجه نشانههای بازی سرگئی لاوروف نشد که او را واداشت از «خط قرمز» در سوریه پاپس بکشد. تفوق پوتین نیازی به دلیل نداشت. بازپسگیری جزیره کریمه مهرتأیید برآن میگذارد. همین مسئله نسبت به دخالت نظامی بی هزینهاش در سوریه و موفقیتش در تبدیل نقشش به یک نیاز و ضرورت سوری، ایرانی، اسرائیلی، منطقهای و بینالمللی قابل تسری است.
تسلیم شدن به تفوق پوتین کشورها، تحلیلگران و روزنامهنگارانی را به جایی کشاند که با وجود افزایش تمرکز نیروهای ارتش روسیه در مرزهای اوکراین بعید میدانستد این مرد در «دام» اوکراینی فروبغلتد. باید اشاره کرد که غرب ازسر تعمد وعده سابق را به فراموشی سپرد که دروازههای «ناتو» را به روی کشورهایی که از قطار شوروی پریدند، بازنکند. و روشن است که غرب بر نقطه تفاوت اساسی بین روسیه پوتین و روسیه یلتسین و نه عقده حقارت محاصره مزمن نهفته در روح روسیه درنگ نکرد. و باوجود این، بسیاری دیدن یک وعده خونین در خیابانهای اوکراین و دیدن ارتش روسیه که گلوله برسر پادگانها و پلها و شهرهای اوکراین میریزد را بعید دانستند.
احساس غالب این بود که آقای کرملین با بازگرداندن جنگ به خاک اروپا دست به ماجراجویی نمیزند. و بهانهای برای باز نشاندن روسیه در جایگاه دشمن شماره یک ثبات اروپایی مهیا نمیکند. و بهانهای برای احیای جوانان پیمان «ناتو» تقدیم نمیکند که توجیههای وجودیاش را از دست میداد. به امریکا نیز فرصت فرسایش قدرتها و چهره روسیه و قطع شاهرگهایی که آن را به غرب مرتبط میسازد نمیدهد. بسیاری انتظار دیدن تانکهای روسی را نداشتند که در خیابانهای شهرهای اوکراینی یا در اطراف آنها بسوزند و میلیونها شهروند غیرنظامی از آتش روسیه بگریزند.
صحنههای اوکراینی به سمت پرسشهای بسیاری میبرد. آیا آقای کرملین پیشبینی میکرد اوکراینیها اینگونه باسرسختی از خاک خود دفاع کنند؟ آیا پیشبینی میکرد تحریمهای غربی چنین شمول و شدتی داشته باشند و آشکارا به دنبال ویران ساختن اقتصاد و بازگرداندن کشورش به چند دهه عقبتر بروند؟ آیا پیشبینی میکرد روسها هزینه افتادن در دام اوکراینی را از سفره و سطح زندگی خود بپردازند؟ آیا پیشبینی میکرد هزاران جنازه از اوکراین به روسیه برگردند و میدانست این صحنهها درپرتو رابطه خونی، مذهبی و فرهنگی بین دوکشور چه برمیانگیزند؟
متفوق در دام افتاد و جهان را با خود افکند. فاصله هولناک بین دخالت ارتش روسیه در سوریه و فرورفتن در محلههای اوکراین بسیارزیاد است. ارتش روسیه هرگز در سرزمین زلنسکی شکست نمیخورد، اما اقتصاد روسیه ممکن است بشکند. روایت اوکراینی موفق شد بر روایت روسی از جنگ غالب شود. رسانههای غرب موفق شدند خطرهای چشم دوخته به جهان براثر «جنگ پوتین» را نشان دهند. اروپا بودجههای دفاعی خود را افزایش میدهد و آماده بدتر هم میشود. و شمار گرسنگان جهان رو به افزایش خواهد گذاشت پس ازآنکه بسیاری دریافتند اوکراین هم سرزمین گندم، جو، ذرت و دانههای روغنی است. قیمت سوخت و مواد غذایی درسطح جهان بالاتر رفت. ادامه جنگ نسبت به مصیبتی هولناک برای جهانی هشدار میدهد که سنگین و آرام آرام رؤیای بیرون رفتن از کشتار «کرونا» را میدید. غرب متفاوت خواهد شد. و تحولات در صحنههای مختلف «دهکده جهانی» سرگرم جهانیشدن و رقابت کالاها، افراد و اندیشهها منعکس میشوند.
نمیتوان برسازمان ملل متحد در کمک به جهان برای بیرون رفتن از دام اوکراینی حساب بازکرد. شمشیر «وتو» برگردن شورای امنیت مسلط است. و تلاشهای رئیس جمهوری فرانسه و صدر اعظم آلمان کمکی به خوشبینی نمیکنند. پیامهای پاپ فرانسیس به پوتین یادآور پرسشهای استالین درباره حجم گردانهایی است که از دستورات آقای واتیکان تبعیت میکنند.
جنگ روسیه در اوکراین فراتر از توان جهان برای تحمل آن است. له کردن شهرها در قاره اروپایی خاطرات جنگهای جهانی را زنده میکند. حذف کشورها دیگر پذیرفته نیست. و منقاد ساختن ملتها آسان نیست. خون روی صفحهها جاری است؛ خون نظامیان و غیرنظامیها و روزنامهنگاران و اشک پناهجویان. سرازیر شدن داوطلبها خبری دردناک برای اوکراین و جهان است. چه کسی مسئولیت هول و وحشتی را میپذیرد که داوطلبهای بیگانه رقم میزنند؟
یک مرد جهان را به سمت دوزخ هل داد. و مردی دیگر میتواند به جهان کمک کند تا بیش ازاین به بیراهه نرود. مرد عرش نشین پکن حق ندارد بحران اوکراینی را تنها از منظر امید به بازگرداندن تایوان نگاه کند. غرق شدن جهان در دام اوکراینی به راه ویرانی بر «راه ابریشم» اولویت میبخشد. منافع چین با اتحادیه اروپا و امریکا بارها از منافعش با روسیه بالاتر است. شی جی پینگ هیچ سودی از دیدن روسیه محاصره شده، خصمآلود و مهاجم با اقتصاد درحال فرسایش ندارد. این پیروزی امریکا نه تنها بازگشت تایوان را پیچیده میکند بلکه در صعود چینی هم گره میافکند. چین هیچ سودی درپرداختن هزینه ائتلاف وسیع با روسیه ندارد که منجر به قفل کردن در بازارهای بسیاری به رویش میشود. همچنین میتوان به ضرس قاطع گفت روسیه نمیتواند بدون چین طوفان تحریمهایی را تحمل کند که آن را نشانه گرفتهاند.
یک مرد میتواند کلید چینی را برای خارج ساختن جهان از دام بچرخاند؛ بیرون ساختن روسیه از خون اوکراینی و خارج ساختن اروپا از محنت اوکراینی. و بیرون کشیدن جهان از زلزله نظامی، اقتصادی و معیشتی. فرصتی است برای حضور به عنوان قدرتی بزرگ و مسئول و شاید از هزینه هنگفتی که همه کسانی که در دام اوکراینی افتادند خواهند پرداخت بهره ببرد. به همین دلیل جهان منتظر مرد نشسته برعرش حزب کمونیست چینی است.
TT
دام اوکراینی و کلید چینی
مقالات بیشتر دیدگاه
لم تشترك بعد
انشئ حساباً خاصاً بك لتحصل على أخبار مخصصة لك ولتتمتع بخاصية حفظ المقالات وتتلقى نشراتنا البريدية المتنوعة