هر کسی که دستی در کار مطبوعات داشته باشد؛ خواه روزنامهنگار باشد یا یادداشت نویس، خوب میداند سعودی(با همه پروندهها و مسائلش) مادهای غنی برای پرداختن و سریعترین راه برای معرفی روزنامه و خود به حساب میآید و این مسئله برای افراد منسوب به مطبوعات غربی که بسیاری از آنها به شکلی فزاینده درستی و راستی را فدای هیجان میکنند، اهمیت مییابد. این نافی وجود گاه و بیگاه نقد بهجا یا بررسی متوازن مسائل نیست، اما به طور کلی آنها دنبال هیجان، جلب توجه، برچسب زدناند به این دلیل که ریاض در عرصههای مختلف به خصوص اقتصادی و سیاسی بازیگری مهم است به طوری که اخبار رسیده از پادشاهی فروش بسیاری در آن رسانهها دارند.
برای فهم بهتر داستان اجازه دهید از این تناقض شروع کنیم: پیش از «چشمانداز2030» بسیاری میگفتند، سعودی بیش از لزوم محافظهکاراست و گاهی به عقبماندگی و ارتجاع و گاهی به حمایت از افراطگرایی و گروههای افراطی متهمش میکردند و خواستار گشایش، تغییر و پیشرفت میشدند... بعد، چشمانداز با افکاری بزرگتر از آنچه ادعا میکردند از راه رسید تا قبل از هرچیز پاسخگوی سیر و تحولات زمان و خواسته جامعه سعودی و نه خواستههای آنها باشد. از افکار مطبوعات و روزنامهنگاران و حتی دولتها، سازمانها و سیاستمدارها فراتر رفت و جهان را با توان بالای خود برای تغییر و تحول و پیشگامی در شماری از زمینهها و فضاهای جدید و دستنخورده شگفتزده و پروندههای جهانی و منطقهای بسیاری را رهبری کرد. بعد از آن برگشتند و خواستار مسائل دیگری شدند و تحولات عظیمی که روی داد و میتوان گفت محال است درجایی دیگر با داشتن شرایط مشابه سعودی موفق شوند را نادیده گرفتند و حتی حملات خود را به تغییر و تحول ادامه دادند و به ترویج بهانههای واهی پرداختند که چنان زشت و ناپسندند که ارزش بازگویی ندارند.
آنها در حقیقت به طور پیاپی ثابت میکنند ضد سعودیاند و نه ضد شیوه و روش و اعتراف نمیکنند و پاسخ نمیدهند حتی اگر خود بر کار اشراف میداشتند.
و بهترین چیزی که تناقض فوق را توضیح میدهد، گفته نویسنده جاناتان ژورنال است:« پادشاهی عربی سعودی در قلب تحول بسیار قراردارد. این البته دقیقاً همانی است که منتقدان خودشیفته و هیجانزده میخواهند، اما عجیب اینکه نمیتوانند خود را ناچار سازند از همین هم وقتی اتفاق میافتد تعریف و تمجید کنند».
نکته برجسته در آنچه روی میدهد این است که پادشاهی همیشه براساس استدلال و روشی که مناسب با محبوبیت و منافع خود میداند پاسخ میدهد. سعودی همیشه با دیکته کردنهای خارجی مخالفت کرده و هیچگاه تسلیم فشارها و تحریکها،هرچند هم قوی باشند نشده و حاکمیت خود را در رأس اولویتهایش قرارداده و این چیزی است که ما آشکارا از راه سیر ویژه سعودی در تعامل با همه پروندههای داخلی و خارجی میبینیم.
مشکل بزرگتر پیش روی درخواست کنندگان از نظرمن این است که آنها درک و فهمی از جامعه و فرهنگ سعودی ندارند؛ و حتی برخی از آنها به طور کلی به خاورمیانه سفرنکردهاند. واقعاً مسئله پیچیدهای است که از جامعه بخواهیم تغییر کند بدون آنکه ماهیت، اختلاف ترکیب جمعیتی، آیینها، سنتها، دین، نظام حکومتی و نیاز مردمیاش را نشناسیم و همه این اطلاعات مدنظر قرارنمیگیرند.
و همان طور که ژورنال میگوید:« بسیاری از مسائلی که از پادشاهی خواسته میشوند، ناشی از جهل شدید به آن تاریخ و فرهنگ اسلامی است که تشکیل دهنده اساس این کشور است».
و درپایان لازم است خوب بدانیم، حملاتی که به سعودی میشود(رسانهای باشد یا دیجیتال یا سایبری و...) در هر حال متوقف نمیشوند و در عین حال نباید بایستیم تا پاسخ دهیم و توجیه کنیم و شرح دهیم؛ دستآوردهای امروزی بسیار سریعتر از ادعاهای آنهاست و آمار خود مرجع تغییر و تحول است و حمایت وسیع مردمی از سعودی جدید اساسی است که اندیشهها، تمایلات بزرگ برای تمایز و اوج گرفتن تا دل آسمان... از آن نشأت میگیرند.
TT
سعودی آن طور که میخواهیم، نه آنگونه که میخواهند
مقالات بیشتر دیدگاه
لم تشترك بعد
انشئ حساباً خاصاً بك لتحصل على أخبار مخصصة لك ولتتمتع بخاصية حفظ المقالات وتتلقى نشراتنا البريدية المتنوعة