شاید صدمین سالگرد شاعر نازیک الملائکه (1923-2007) و انتخاب او به عنوان «نماد فرهنگ عرب در سال 2023» توسط سازمان عربی آموزش، فرهنگ و علم (ALECSO)، منتقدان ما را برانگیزد تا میراث شعری و نقدی الملائکه را که به نظر میرسد تا حدودی از درخشش آن کاسته شده است دوباره بخوانند؛ با خوانشی سنجیده و موضوعی که آن را در پرتو تحولات شعری، هنری و انتقادی به شکل نقدی به پرسش بکشد، تا مانند هر صدایی نقاط قوت یا ضعف آن را، در فرآیندی انتقادی درست آثار هر خالقی برای ما آشکار کند... درست است که نام الملائکه همیشه در نوشتهها و نقدهایمان حضور دارد، اما فقط به شکل کلاسیک... به این معنا که وقتی از شعر مدرن صحبت میکنیم از او به عنوان یکی از پیشگامان آن یاد میکنیم. همچنین در مقایسه با السیاب و حتی البیاتی و بعداً سعدی یوسف تأثیر روشنی بر نسلهای شاعر عراقی و عرب که بعد از او آمدند، نگذاشت.
بانوی شاعر از همه اینها آگاه بود. شاید کناره گیریاش از صحنه عمومی ادبی و دست کشیدن از شعر گفتن سالها قبل از درگذشتش به دلیل احساس «مظلومیت» و انکار نقش و شعرش باشد که بیشتر توسط السیاب و تا حد مشخصی البیاتی پوشش داده شد. او با شعر «الکولیرا/ وبا» که در سال 1947 در مجله «الرساله/ پیام» احمد حسن الزیات منتشر کرد، خود را اولین کسی میدانست که شعر آزاد نوشت. او در کتاب « قضایا الشعر المعاصر/ مسائل شعر معاصر» صراحتاً پیشگامی را به خود نسبت میدهد:« آغاز شعر آزاد در سال 1947 در عراق بود. و از عراق، یا بهتر است بگوییم از بغداد، این جنبش خزید و گسترش یافت تا اینکه کل جهان عرب را درخود فرو برد و چیزی نمانده بود به دلیل تندروی کسانی که به آن پاسخ دادند، سایر سبکهای شعری ما را از بین ببرد. و اولین شعر آزادی که منتشر شد، شعرم با عنوان (الکولیرا/ وبا) بود...».
با این حال، به طور کامل این اعتراف و رسمیت را کسب نکرد. السیاب که همان طور که خود و برخی منابع ذکر میکنند شعر «هل کان حباً/ آیا عشق بود» خود را در همان زمان منتشر کرد، او را برسر این نخستین بودن به چالش کشید؛ اولیتی که هرگز تقدم را تعیین نکرد، و این بغض فروخورده در اعماق وجود نازک الملائکه باقی ماند که در طول زندگیاش رنج زیادی از آن کشید. صرف نظر از تقدم، شعر «الکولیرا/وبا» به نظر من از نظر ساختار، تصویر و ریتم به روح شعر مدرن نزدیکتر بود تا شعر «هل کان حباً/آیا این عشق بود» السیاب که در امتداد شعر اشعار احساسی قبلی السیاب آمده بود و تنها تفاوت صوری آن به کارگیری تفعیله به جای عمود الخلیلی است، در حالی که شعر «الکولیرا/ وبا» از نظر فرم، نه تنها از شعر الملائکه، بلکه از میراث تمام اشعار عرب به طور کامل بریده بود. اما او به این رسمیت شناختن دست نیافت.
از نظر شعری میتوان گفت که الملائکه از زنهای شاعر هم نسل عراقی خود مانند عاتکه الخزرجی و لمیعه عباس عماره و زنان شاعر عرب مانند فدوی طوقان شاعر فلسطینی و ملک عبدالعزیز مصری چندین گام جلوتر و از فرهنگ و عمق بیشتری برخوردار بود. با او آن شعر متفکرانه را که در شعر عربی کمیاب است - اگر خلیل حاوی شاعر لبنانی و از نسل بعد، شاعر عراقی محمود البریکان را کنار بگذاریم - با قطعات وجودی درآمیخته شناختیم. اما رمانتیسم، تحت تأثیر شعر انگلیسی، عنصر اصلی در آن باقی ماند و به زودی پس از چهار مجموعه این بیان به تنگنا افتاد! چیزی که به کم رنگ شدن وجود شعری او کمک کرد این بود که از بداقبالیاش، او در آن دوران فوران انقلابی پیدا شد. شاعران عراقی، عمدتاً چپگرا، درباره بیعدالتی، انقلاب و فقرا مینوشتند، طلوع جدیدی را بشارت میدادند، و شعرهایشان را در اجتماعات دانشجویی و تظاهرات تودهای میخواندند، در حالی که او از عشق خود به شب میخواند.
دیگر آنکه، از نظر هنری، السیاب بود که جهشی عظیم و غیرمنتظره انجام داد: از شعرهای اندک مایه ازنظر هنری مانند «هل کان حباً/آیاعشق بود» و بیشتر شعرهای مجموعه دومش، « أزهار وأساطير/گلها و اساطیر» تا شعرهایی که هنوز از زیباترین و عمیقترین شعرهای عربی، مانند «انشودة المطر/ سرود باران» و « المومس العمیاء/ فاحشه کور» و «النهر و الموت/ رود و مرگ» که انقلابی واقعی در شکل و محتوا و در جمله شاعرانه، ریتم و پرداخت نمایشی که به شعر مدرن ویژگی بارز آن بخشید و شاعران دیگر از جمله نازک الملائکه را به عقب راند.
از نظر نقد، الملائکه میخواست نقش «مادرخوانده» شعر آزاد را بهعنوان «بنیانگذار» آن بازی کند تا در کتاب خود « قضايا الشعر المعاصر/ مسائل شعر معاصر» اصول، قواعد و بینشهایی دربارهی اینکه این شعر «باید» چگونه باشد را تعیین کند. اما واکنشها منفی بود و او متهم شد که میخواهد قیمومیت خود را بر شعر نو تحمیل کند، شعری که اساساً علیه قوانین و محدودیتها قیام میکرد، نه تنها از جانب شاعران، بلکه از سوی منتقدان مهم آن زمان، مانند محمد النویهی به عنوان مثال، که به شدت به نازک حمله کرد.
نازک الملائکه در طول عمر طولانی خود طعمه این احساس دردناک ماند که به آن درجه از شناخت شاعرانه و انتقادی که آرزویش را داشت نرسید و معتقد بود شایسته آن است! چارهای جز عقب نشینی نداشت... و سکوت.
TT
صدمین سال نازک الملائکه... آیا بخشی از «مظلومیتش» را کنار میزند؟
مقالات بیشتر دیدگاه
لم تشترك بعد
انشئ حساباً خاصاً بك لتحصل على أخبار مخصصة لك ولتتمتع بخاصية حفظ المقالات وتتلقى نشراتنا البريدية المتنوعة