ممدوح المهینی
مدیر کل کانال های العربیه و الحدث
TT

 چرا بایدن از افغانستان عقب‌نشینی کرد؟

فرستاده امریکا به افغانستان با رئیس جمهوری اوباما پس ازآنکه تصمیم گرفت به پیشنهاد نظامی‌ها تعداد سربازان را بسیار افزایش دهد، دچار اختلاف شد. توجیه او این بود که افزایش سریع بدین معنا خواهد بود که پس از آن به شکل سریعی کاهش خواهند یافت و این پیام خطایی به افغانستانی‌ها خواهد فرستاد که این افزایش موقتی است و امریکایی‌ها به زودی خواهند رفت. پیشنهاد هالبروک متفاوت بود: نیروها را افزایش ندهید، اما تعداد معقولی را نگه دارید، چرا که این پیام درستی به مردم افغانستان و «طالبان» ارسال می‌کند بدین مضمون: ما می‌مانیم و باید با ما مذاکره کنید. 
هالبروک به دنبال ذخیره دیپلماتیک بود و آنچه مسئله را بدتر ساخت، اینکه موافقت اوباما با افزایش سربازان مشروط به دوره موقت بود و پس ازآن نوبت به کاهش چشم‌گیر و بعد هم خروج نهایی می‌رسید.
رئیس جمهوری ترامپ در همین راستا حرکت کرد و می‌خواست به طور کامل و سریع از افغانستان خارج شود و تصمیم به کاهش بسیار زیاد تعداد سربازان گرفت تا محبوبیتش را بهبود بخشد که در روش تعامل و مدیریت آشفته با (کووید-19) آسیب دیده بود. و گفته می‌شود وقتی که به پیشنهاد فرماندهان نظامی گوش داد که پیامدهای عقب‌‍‌نشینی همراه با خطرات است، از خروج عقب نشینی کرد. ایده عقب‌نشینی برای ترامپ و خروج در روش تفکر و تبلیغات سیاسی‌اش وجود داشت و چندین بار گفت، او به جنگ افغانستان که آن را جنگی پرهزینه و مزخرف خواند، باور ندارد. پس از گفت‌وگو با رئیس جمهوری ترکیه اردوغان، به طور ناگهانی تصمیم گرفت سربازان امریکایی را از سوریه خارج سازد پیش از آنکه بعد از مخالفت بزرگان جمهوری‌خواه و پنتاگون عقب نشینی کند.
رئیس جمهوری بایدن با دو سلف خود تفاوتی ندارد و به همان راه رفت. «طالبان» در حقیقت به طور نظری پیروز شد و کابل را اشغال کرد، نه اکنون بلکه از زمانی که رئیس جمهوری امریکا در ماه آوریل گذشته خبر از عقب‌نشینی کامل داد. ضربه دوم زمانی بود که نیروهای امریکایی بی‌خبر و بدون اطلاع فرماندهان نظامی افغانستان از پایگاه «بگرام» خارج شدند و حس کردند تنها رها شده‌اند. پیام روشن بود؛ امریکایی‌ها می‌روند و «طالبان» می‌ماند و افغانستانی‌ها باید انتخاب کنند. و با وجود آشوب خروجی که دستگاه‌های اطلاعاتی نسبت به آن هشدار داده بودند، رئیس جمهوری بایدن کاملاً می‌داند چه می‌کند. و پرسش روشن است: آیا عقب‌نشینی از افغانستان از نظر انتخاباتی در داخل برای او مفید است یا نه؟ پاسخ روشن است، مفید است چون اکثریت قاطع امریکایی‌ها مخالف این جنگ طولانی‌اند که برخی سیاست‌مداران ناراضی آن را «جنگ ابدی» می‌نامند. و اوباما و ترامپ نیز همین انگیزه را داشتند، اما بایدن انجام داد و تصمیم گرفت با وجود هشدارها به پیش برود.
واقعیت اینکه بایدن از زمانی که نماینده بود، همین نظر را داشت به طوری که بارها خواستار خارج شدن و فرونغلتیدن دربازی‌های نظامیان شده بود. هدف آنگونه که همان زمان تکرار کرد، شکست «القاعده» و گروه‌های تروریستی بود و نه ساختن ملت افغانستان.
خروج آشفته و مشکل‌آفرین بود، اما آیا واقعاً در دراز مدت اهمیت دارد؟ بی شک تأثیر تصاویر آشوب جمعیت در فرودگاه و کسانی که به هواپیمای درحال پرواز آویزان شده بودند، موقتی است، اما مهم‌تر پایان بخشیدن به جنگی است که 20 سال طول کشید، می‌توانست آن طور که درآخرین سخنرانی‌اش گفت، بیشتر هم طول بکشد. عوامل داخلی قوی‌اند و نقش بزرگی در گرفتن تصمیمات بزرگ دارند. از نگاه امریکایی‌ها بایدن کسی خواهد بود که به جنگ پایان داد؛ جنگی که خود و سرمایه‌شان را از نفس انداخته بود و دیگران از آن  عاجز بودند. رأی دهندگان برای این تصمیم به او پاداش خواهند داد حتی اگر کسانی که درخارج‌اند آن را تصمیمی غلط و ضربه دشنه ناجوانمردانه می‌بینند.
با وجود تحلیل‌های استراتژیک مهم پس از تصمیم به عقب‌نشنی، نباید از اهمیت عوامل داخلی درگرفتن تصمیمات سرنوشت ساز غافل شویم، و شاید عامل قوی‌تر پشت تصمیم‌ها باشند. این را شاید به طور تاریخی بتوانیم ببینیم، وقتی که رؤسای جمهوری امریکا تصمیمات خارجی بزرگی به دلیل عوامل داخلی انتخاباتی گرفته‌اند، همان‌طور که رئیس جمهوری آیزنهاور از جنگ کره عقب‌نشینی کرد و با نزدیک‌ترین متحدان(اسرائیل، فرانسه و برتانیا) در جنگ 56 مخالفت کرد چون علاوه بر دلایل دیگر درآستانه برگزاری انتخابات بود.
آیا افغانستان به چراگاه گروه‌های تروریستی مبدل می‌شود؟ آیا زن افغانستانی در معرض فشار قرارخواهد گرفت؟ آیا افغانستان با آشوب بزرگ روبه رومی‌شود؟ هیچ کسی تا به اینجا پاسخی برای این پرسش‌ها ندارد، اما در هرحال، دولت بایدن به دقت محاسبه کرد و می‌داند اقلیت غیر مؤثری از امریکایی‌ها به طرف صندوق‌های رأی می‌روند و به این پرسش‌ها که دست‌کم تا به اینجا جدی‌اند، فکرمی‌کنند.