سمير عطا الله
نویسنده و روزنامه‌نگار لبنانی، در روزنامه‌های النهار و دو مجله الاسبوع العربی و الصیاد لبنانی و روزنامه الانباء کویتی فعالیت کرده است
TT

 همراه کشنده

ما دهه‌ها مسئولیت نكبه را به «معامله سلاح‌های فاسد» نسبت دادیم؛ سلاح‌ها، نه حامل و استفاده‌کننده از آن‌ها، دلیل شکست بودند. با این‌که جنگ 1948 بین سربازانی از اروپا و نظامیانی که در نبردهای خود بر پشت اسب‌ها می‌جنگیدند، بود. دیروز پنج‌شنبه، عنوان مقاله دکتر توفیق سیف به طور تصادفی «سرگرم شدن به علم و مشغول شدن به جن» بود. این مقاله هیچ ارتباطی با جنگ فناوری در لبنان ندارد، زیرا چند روز قبل از وقوع دو کشتار از طریق همراه قاتل به روزنامه ارسال شده بود.
از لحظه اول، اسرائیل فهمید که یک کشور کوچک مانند خود، در میان دریایی از عرب‌ها، هیچ راهی جز برتری فناوری ندارد. عقب‌ماندگی علمی مرگ است. و همان‌طور که در 1948 بین «اروپایی‌ها» و «شرقی‌ها»بود، در سایر جنگ‌های بعدی نیز ادامه داشت: اسرائیل به سوی علم حرکت کرد و ما به شرق. آنها سلاح را توسعه می‌دهند و ما به آن نام‌های شاعرانه می‌دهیم، مانند الظافر و القاهر.
نام‌های مدرن‌تر تندتر هستند، مانند «قلق:نگرانی». اما نگرانی پس از وقایع وحشتناک لبنان از ترس موشک‌ها به جنگ همراه‌ها و «پیجرها» تبدیل شد. تایوان «پیجر» می‌سازد و اسرائیل در آن چند میلی‌گرم از مواد منفجره می‌پاشد. و این بارها تکرار می‌شود. و فردا به شکلی فاجعه‌بارتر و جنایتکارانه‌تر تکرار خواهد شد، در حالی که موشک‌های حوثی در چاله‌ای خالی در تل‌آویو سقوط می‌کنند. چگونه موشک در شهری شلوغ مانند تل‌آویو به نقطه‌ای خالی برخورد کرد؟ این مهارت ضربه زدن با مندل است.
سرگرم شدن به علم یا به جن، انتخاب صاحب آن است. اما اولویت بینا ین دو انتخاب نیست. علم باید بداند چگونه چند گرم قاتل در سفر از چین به لبنان قرار داده شده است تا در میوه‌فروشی‌ها و بین مادران منفجر شود و ترس و نگرانی را در دل‌ها پراکنده کند. این یک اولویت بزرگ است. اولویت محسوس و قابل مشاهده و فوری بر هر چیز دیگر. نه فقط برای متفکران، بلکه برای سایر مردم. جنگ در جنبه فناوری‌اش از 1948 تغییر نکرده است. و هنوز نسبت تفاوت وحشتناک‌ترین است: 5000 کشته و زخمی در پودری خون‌ریز، در مقابل موشکی که به دنبال چاله‌ای در شن‌ها می‌گردد.