رضوان السید
اندیشمند،نویسنده، دانشگاهی و سیاست‌مدار لبنانی و استاد تحقیقات اسلامی در دانشگاه لبنان
TT

اجازه یا اجازه‌خواستن، مسئله مهم اکنون آتش‌بس است

ایرانی‌ها اصرار دارند که حکومت ایران به «حزب‌الله» اجازه داده تا آتش‌بس اعلام کند، به این معنا که به آن‌ها اجازه داده تا از منطقه لیطانی که اسرائیل بخش عمده‌ای از آن را به‌زور اشغال کرده، عقب‌نشینی کنند.
اسرائیلی‌ها نگران‌اند که شمال آن‌ها در آینده هدف حملات یا تهدیدات قرار گیرد و آمریکایی‌ها و فرانسوی‌ها نگران این هستند که کشتار، بمباران و آوارگی متوقف شود و مردم غیرنظامی طرفین به خانه‌های خود در دو طرف مرز بازگردند. لبنانی‌ها که به‌طور معمول باید بیشترین بهره را از آتش‌بس ببرند، به سرعت به خانه‌هایشان در جنوب یا حومه یا شرق لبنان بازگشتند تا وضعیت را بررسی و امکان بازسازی یا سکونت مجدد را ارزیابی کنند.
تمام این‌ها «راهی» است، همان‌طور که گفته می‌شود، و صحبت‌های نخبگان سیاسی و تحلیلگران رسانه‌ای «راهی» دیگر! آن‌ها می‌گویند، برانگیخته و خشمگین: چرا یک گروه لبنانی باید برای توقف جنگ از خود ایران اجازه بگیرد یا موافقت بخواهد، در حالی که یک سال و دو ماه از آغاز جنگ گذشته و قبل و بعد از قتل دبیرکل خود، اعلام کرده که او به تنهایی برای حمایت از غزه وارد جنگ شد و هیچ ارتباطی به ایران ندارد. بلکه ایرانی‌ها در سطوح مختلف گفته‌اند که نه در جنگ غزه و نه در جنگ لبنان دخالتی ندارند، هرچند که از مقاومت حمایت می‌کنند!
لبنانی‌های ناامید در جستجوی حاکمیت هستند، زیرا آن‌هایی که برای توقف جنگ از سران ایران اجازه می‌گیرند، بدین معنا است که آن‌ها دستور آغاز جنگ را از ایران دریافت کرده‌اند و اکنون نیز دستور توقف آن را می‌گیرند. «حزب‌الله» چیست؟ این یک گروه شبه‌نظامی مسلح است که توسط ایران تشکیل و مسلح شده است و حسن نصرالله بارها به ما گفته که تمام آنچه به دست می‌آورند و به آن مدیون هستند از ایران است. اگر مخالفان «حزب‌الله» این موضوع را به زبان بیاورند، حزب و حامیانش آن‌ها را به افتراء و خیانت متهم می‌کنند!
این غیرقابل باور یا مفهومی نیست که یک کشور ارتش خود را در کشوری دیگر برای آزادسازی قدس یا حتی جنوب لبنان تجهیز کند! «حزب‌الله» همیشه آماده بوده تا به منافع ایران خدمت کند، چه در سوریه و عراق، چه در حمایت از پلیس ایران در سرکوب تظاهرات 2009 پس از انتخابات تقلبی، و حتی اخیراً در یمن.
وقتی کارشناسان به تسلیحات عظیمی که حزب از ایران دریافت کرده نگاه می‌کنند، می‌گویند که حزب به‌حدی به ایران نزدیک شده که در تسلیحاتی مشابه ایران قرار دارد و ایران به آن اطمینان کامل دارد. مهم‌ترین مأموریتش: جنگیدن به‌جای ایران، گاهی برای دفاع از ایران و گاهی برای حفاظت از منافع آن، و ایرانی‌ها از شدت اعتماد به توانایی‌های حزب مسلح‌شان به این نتیجه رسیده‌اند که حتی اگر لازم باشد، آن‌ها مجبور نیستند خودشان به جنگ بروند، حتی برای دفاع از خودشان! اما آنچه این‌بار اتفاق افتاد، متفاوت از همیشه بود؛ اسرائیل حملات مستقیم به ایران را آغاز کرد، فراتر از عملیات‌های سری به عملیات‌های نظامی علنی. ایران برای اولین بار از پایان جنگ با عراق در 1988 کاملاً نمایان شد. ایرانی‌ها از تأسیسات هسته‌ای و چاه‌های نفت خود ترسیدند، اما بیش از همه از نظام خود ترسیدند. آن‌ها از حمایت کامل آمریکا از اسرائیل در حمله به ایران شگفت‌زده شدند، نه به‌خاطر نیروهای نیابتی، بلکه به‌خاطر برنامه هسته‌ای و استراتژی توسعه‌طلبانه ایران.
ایرانی‌ها با دو ضربه معروف و تحریک «حزب‌الله» و «حوثی‌ها» واکنش نشان دادند. اما پس از مدتی سردرگمی (سه هفته) و تشدید بحران با آژانس بین‌المللی انرژی اتمی (دیدار گروسی)، تصمیم به مصالحه گرفتند. برای اولین بار آن‌ها اعلام کردند که از مهم‌ترین بازوی خود، یعنی «حزب‌الله»، دست می‌کشند.
اجازه دادن رهبر نظام به «حزب‌الله» برای توقف جنگ دو هدف دارد: اثبات سلطه و قدرت خود بر حزب از لحاظ مذهبی و نظامی و اعلام به آمریکا و اسرائیل که از دستان خود، به‌ویژه «حزب‌الله» و «حوثی‌ها»، عقب‌نشینی می‌کنند. آیا این پیشنهاد جدی است یا نه؟ ما نمی‌دانیم، اما آمریکایی‌ها و اسرائیلی‌ها ارزیابی می‌کنند و می‌دانند. آیا این کار مؤثر خواهد بود؟ آمریکایی‌ها و اسرائیلی‌ها به‌طور علنی گفتند: آتش‌بس با لبنان (و احتمالاً با غزه) برای تمرکز بر ایران ضروری است! آن‌ها چه می‌خواهند؟ به‌طور قطعی متوقف کردن پرونده هسته‌ای تا زمانی که در موقعیت قدرت قرار دارند، پس از ضربات اخیر و آمدن ترامپ به ریاست‌جمهوری.

چگونه ایرانی‌ها از خود دفاع خواهند کرد؟ از آنجا که استفاده از نیروهای نیابتی برای دور زدن موضوع هسته‌ای دیگر ممکن نیست، آیا تلاش‌های هسته‌ای خود را رها کرده و به مذاکره خواهند پرداخت و به توافق جدید هسته‌ای خواهند رسید؟ به نظر می‌رسد که آن‌ها تصمیم دارند زمان بیشتری را با مذاکره بگذرانند و سپس ببینند چه پیش می‌آید و آیا روابط آن‌ها با آمریکا بدون هسته‌ای و مشکلات آن بهبود خواهد یافت یا نه؟
گروهی از لبنانی‌ها هستند که حاکمیت برایشان مهم است و خواهان خروج سلاح از دست «حزب‌الله» هستند، اما اکنون با وجود درد و رنج عظیمی که بر لبنان و لبنانی‌ها وارد شده، می‌گویند: مهم آتش‌بس است!