ترور رفیق الحریری و دیگر رهبران سیاسی، امنیتی و فکری لبنان جز یکی از فصلهای جنگ با ایران نبود. با اینکه دادگاه بینالمللی با اندک اختیاراتی که دارد و در مقابل تهدیدهایی که به محققان بینالمللی هم رسید و از بین بردن صحنه جنایت، آنچه را که جهان میدانست به رأی آورد؛ «حزب الله» این جمع را به نفع ایران کشت.
15سال از زمان ترور گذشت و هنوز جنایتهای ایران و حزبش ادامه دارند که آخرین آنها انفجار بندری بود که یک سوم مرکز بیروت را ویران کرد و سریال خشونتش به هزاران نفر رسید.
کشتن الحریری و همراهانش به دنبال حذف جریان سیاسی مخالف محور ایرانی و سیطره یافتن بر لبنان پس از تضمین نظام طرفدار آن درسوریه و دوسال پس ازسرنگونی صدام درعراق بود. ایران به کشتن همه کسانی ادامه داد که درمقابلش میایستادند و حمله هراس افکنی به مدت 6سال در بیروت ادامه یافت تا آنکه جنگ داخلی سوریه فرارسید. دراین هیچ شکی نیست که انفجار وضع در سوریه نتیجه ترورهای لبنان بود که آغازگر رویارویی با نفوذ و مداخلات منطقهای ایران بود.
دادگاه بینالمللی تنها یک نفر را محکوم کرد؛ سلیم عیاش که شاید کم اهمیتترین عضو باند باشد، اما اکثر افرادی که در این جنایت و دیگر ترورهای لبنان دست داشتند در سوریه و لبنان کشته شدند و در رأس همه آنها عماد مغنیه بود که 3سال پس از ترور الحریری در سوریه کشته شد. جانشینش مصطفی بدرالدین که متهم رسمی کشتن الحریری بود به او پیوست و این فرماندهان عملیات ترورها دست به جنایتهای مشابه در منطقه ما زده بودند ازجمله در کویت به نمایندگی از ایران. همین طور اغلب افراد نظامی و امنیتی طرف سوری که دراین جنایت دست داشتند کشته شدند و در نتیجه بازماندگان قربانیان خیانت نیازی به دادگاه بینالمللی نداشتند چون دادگاه سرنوشت فرماندهان جنایت را ریشه کن کرد همان طور که «حزب الله» و ایران هزاران نفر از افراد وابسته به خود را در جنگ سوریه از دست دادند.
ترور الحریری برنامهای با هدف کنار زدن گروه سیاسی مخالف و تکمیل طرح هلال ایرانی بود که از همان زمان شکست. علیرغم تفاوت وزن و زمان، ترور الحریری نخست وزیر سابق لبنان با منفجر ساختن خودروی او و هیئت همراه از برنامه ترور ولیعهد اتریش فرانتس فردیناند در سال 1914 در بوسنی که اولین تیر جنگ جهانی اول را شلیک کرد و 10 میلیون نفر قربانی گرفت، استنساخ شده بود. جنایت را « گروه مشت سیاه» صرب اجرا کرد پس از اینکه صربها بربوسنی و مقدونیه مسلط شدند. ایران ترور 23 چهره لبنانی را در طرحش برای تسلط بر قدرت به پیش برد.
پناه بردن به دادگاه بینالمللی برای تحقیق درجنایت ترورهای لبنان تمایل جامعه جهانی بود که درآن زمان کاملاً به این باور رسیده بود که نهادهای قضایی و اجرایی لبنان تحت هیمنه نظامی ایران و سوریه قراردارند یا از انتقام آنها میهراسند از جمله رئیس جمهوری وقت پیش دستی کرد و دستور داد صحنه جنایت پاکسازی شود و تحقیقات را تعطیل کرد. درزمانی که کارشناسان به دنبال سرنخهای جنایت بودند، جنگی گسترده برای عقب زدن نفوذ ایرانی شعلهور شد و پس از یک و نیم دهه از آن جنایت، ایران و همچنین متحدان و سازمانهایش درمحاصره و مورد تعقیب بینالمللیاند.