تاریخهایی وجود دارند که روزنامهنگاران از بقیه بیشتر به یاد میآورند چون بخشی از کارشان است درحالی که برای بقیه فقط یک روز گذرا بودند و در همان زمان اهمیت یافتند و مسئله تمام شد. پس از سی سال از فروریختن دیوار برلن و اتحاد دوباره آلمان میبینیم حتی آلمانها به سختی روزی را به یاد میآورند که به نظر میرسید انقلابی در تاریخ بشریت روی داده است. درآن زمان دیوار فرو ریخت و اتحاد جماهیر شوروی فروپاشید و جنگ سرد به پایان رسید و معنای «شرق و غرب» تغییر کرد و مرزهای میان اروپای شرقی و اروپای غربی برداشته شد و کمونیسم محدود شد و شکل جهان تغییر یافت با اینکه نقشهاش همان طور باقی ماند.
عبارتهایی از کاربرد روزانه پنهان شدند که هر روز میشنیدیم مانند «برلن غربی» و «برلن شرقی» یا مثل «دیوار آهنی» و جهان مبهوت برلن را بی دروازه جداکننده و اروپا را بدون مرز به تماشا نشست. جهان ناباورانه آنچه را که میدید تماشا میکرد؛ قارهای را که خالی از آثار جنگ جهانی دوم و اول و سرد خالی شده و جنگ سرمایهداری و سوسیالیسم جهان منقلب را باز مبهوت کرد. و صحنه سلاح فرحبخش، مردم سادهلوح و دانشمند علم سیاستی همچون فوکویاما که درسالنهای دانشگاهی داد میزد: مردم، این پایان تاریخ است. بیدار شوید، این پایان تاریخ است.
پروفسور فوکویاما از شدت هیجان در بیان به خطا رفت. گفت تاریخ به پایان رسید درحالی که قصدش این بود که تاریخ جدیدی آغاز شده. هرگز در محساباتش نبود که وقتی کمونیسم شوروی سقوط میکند، سرمایهداری در چین با خواست حزب کمونیست سربرمیآورد. ولادمیر پوتین آموزشهای لنین را از پنجره بیرون انداخت و جنازهاش را به عنوان یک اثر تاریخی نگه داشت درحالی که چینیها آموزشها و تصویر مائوتسه دونگ را در میدان نیانمن، صلح ابدی آویخته نگه داشتند.
آلمان تاکنون برای وحدت جدیدش یک ترلیون دلار هزینه کرده است. برای نوشتن این عدد به حروف عذر میخواهم چون سوادم نمیکشد و وسعت زاویه دیدم نمیرسد. ترلیون نیز عدد جدیدی است که درجهان ما کاربردش بیشتر شده است. تا همین چند سال پیش کاربرد یک میلیارد درجهان ما اندک بود. یک میلیارد از کجا بیاید درحالی که قیمت یک بشکه نفت 7 دلار است و قیمت یک کاخ روستایی در بریتانیا 20هزار لیره استرلینگ.
پوزش میطلبم سرورم که به تو یادآوری میکنم درهمان زمان از سال 1961 وحدت مصر و سوریه فروپاشید. و این بدترین حادثه نبود بلکه بدتر بعد از آن اتفاق افتاد. چقدر این رؤیا اهانت دید و مبتذل شد. چه وحدتهای نمایشی که اعلام نشدند و جز دوره گرفتن عکسهای یادگاری دوام نیاوردند که برادر رهبر سرهنگ در سرت درقلب آن قرار داشت. و به دلیل ظهور دوره برادران رهبر، آقایان افسر که سینههاشان با درجه و نشان مزین شده ما را از رؤیای وحدت کشورها به اشتهای وحدت کشور رساندند. ایران و ترکیه اکنون قصد دارند ما را متحد کنند: از اقیانوس خروشان تا خلیج جوشان. و در هر دو حالت قطر میپردازد.