یاسر عبدالعزیز
مدیر دفتر الشرق الاوسط در قاهره
TT

چگونه ترامپ از حمایت رسانه‌ای برخوردار شد؟!

ترامپ در مبارزات انتخابات ریاست جمهوری آمریکا چگونه ایستاده‌است و با وجود نظرسنجی‌ها دربارهٔ عقب‌ماندن او از رقیبش، دشمنی بیش از ۲۰۰ سازمان رسانه‌ای آمریکایی و جنگ او با رسانه‌ها که شامل «رسانه‌های اجتماعی» نیز شده‌است، به طوری که آنها محدودیت‌هایی را برای انتشار اظهارات وی و جلوگیری از انتشار برخی از آنها اعمال می‌کنند، چگونه شانس پیروزی خود را حفظ می‌کند؟
آیا ترامپ یک رهبر پوپولیست نیست؟ آیا او بیش از حد اشتباه نمی‌کند؟ آیا مگر او به دلیل رفتارهای رسانه‌ای همیشه جنجالی و اغلب رنجشی، مورد انتقاد شدید و جدی نخبگان برجسته قرار نگرفته‌است؟
آیا ما نمی‌دانستیم که رسانه‌ها تأثیر روشنی بر روند انتخابات دارند؟ آیا مردم اطلاعات خود را از انواع رسانه‌ها نمی‌گیرند؟ آیا او تحت تأثیر تحلیل‌ها و نظرات نامزدها نیست؟
در آستانه انتخابات قبلی ریاست جمهوری ایالات متحده، طبق نظرسنجی‌های معتبر، بسیاری متوجه کاهش چشمگیر شانس پیروزی ترامپ در برابر رقیب دموکرات وی در آن زمان، هیلاری کلینتون شدند.
رسانه‌های اصلی همچنین تلاش کردند چهره وی را خدشه‌دار کنند و آمادگی وی را برای تصاحب این موقعیت خطرناک تضعیف کنند، به طوری که برخی معتقد بودند که نتیجه به نفع کلینتون رقم خواهد خورد، اما آنچه بعداً اتفاق افتاد دقیقاً برعکس بود.
خبرگزاری فرانسه (AFP) در پوشش خبری خود گزارشی را منتشر کرد که مورد توجه کافی قرار نگرفت. در این گزارش، این خبرگزاری به نقل از پگی اوورمان شهروند آمریکایی که در صف طولانی ایستاده بود و منتظر ورود به مقر تجمع انتخاباتی ترامپ در کارولینای شمالی بود، گفت: «همه کسانی که می‌شناسم می‌گویند که به ترامپ رأی می‌دهند، پس چرا رسانه‌ها شایعه مخالفت و نفرت از وی را مطرح می‌کنند؟».
یک شهروند دیگری به این خبرگزاری گفت: «همه مخالف یکی هستند. آنها در رسانه‌ها علیه ترامپ کار می‌کنند. شخص می‌ترسد اعتراف کند که ترامپ را انتخاب خواهد کرد تا متهم به نادانی و نژادپرستی نشود».
برخی معتقدند که «رسانه بر مردم حاکم است، آگاهی آن را شکل می‌دهد و گزینه‌های انتخابی آن را تعیین می‌کند»، اما برخی دیگر معتقدند که طبق گفته فرانتس فانون محقق برجسته «ایدئولوژی رسانه، ایدئولوژی جامعه را منعکس می‌کند».
این بدان معنی است که این رابطه بین جامعه و رسانه‌ها یک رابطه یک طرفه نیست، همان‌طور که در تئوری «گلوله جادویی» بیان شده‌است، بنابراین رأی دهندگان دستگاه‌هایی نیستند که فرامین و دستورالعمل‌ها را از رسانه‌های تأثیرگذار دریافت می‌کنند و سپس به اجرای موارد مورد نیاز می‌پردازند.
در انتخابات پارلمانی مصر در سال ۲۰۱۵، نکته جالب توجهی را مشاهده کردم؛ دو نامزدی که در آن انتخابات بیشترین رأی را در سطح ملی کسب کردند و پیروزی خود را در دور اول بدون نیاز به تکرار مجدد رقم زدند - مانند روندی که نامزدهای متشکل از نمایندگان باسابقه، سیاستمداران برجسته و ژنرال‌های برجسته مجبور شدند آن را طی کنند - بیشترین توجه رسانه‌ها را به خود جلب کرده بودند.
این دو نامزد از پوشش رسانه ای وسیع تر و گسترده‌تری نسبت به سایر رقبا برخوردار بودند و اگرچه بیشتر این پوشش منفی بود، اما نتیجه به نفع آنها تمام شد.
این باعث شد که من یک فرضیه قابل بحث را تدوین کنم. فرض این است که کسانی که بیشترین رای را در انتخابات کسب می‌کنند، صرف نظر از شیوه پوششی که آنها را هدف قرار می‌دهد، افرادی هستند که بیشترین دسترسی رسانه ای را دارند.
به عبارت دیگر، کسانی که اخبار و فیلم‌هایشان بیشترین تعداد خوانش و بازدید را دارند همان کسانی هستند که بیشترین رای را در انتخابات کسب می‌کنند.. یعنی بالاترین میزان اطمینان به عملکرد و پتانسیل آنها.
از خلال تحقیق مشخص شد که این مسئله فقط در جوامع جهان سوم اتفاق نمی‌افتد، اما به نظر می‌رسد که این مسئله در قدرتمندترین دموکراسی‌ها نیز اتفاق می‌افتد.
در پژوهشی که توسط محققان بنیاد روزنامه‌نگاری نیمان (Nieman Foundation for Journalism)، در آستانه انتخابات قبلی ریاست جمهوری آمریکا تهیه شده‌است، از ۲۵ منبع خبری تأثیرگذار استفاده شد که ارتباط واضحی بین تعداد آرای یک کاندیدا در انتخابات و میزان پوشش رسانه ای وی در رسانه‌ها را نشان می‌دهد.
این یک نتیجه غافلگیرکننده برای این محققان بود، اما تعجب آورترین کشف آنها این بود که هیچ ارتباطی بین چشم‌انداز یا سوگیری پوشش (منفی یا مثبت) و میزان رای‌گیری نامزد به عنوان اعتماد و تحسین عمومی به وی وجود ندارد؛ بنابراین، توجه و اهتمام رسانه‌ها مسئله ای است که تفاوت را رقم می‌زند و چشم‌انداز و سوگیری پوشش مهم نیست، این همان نتیجه ای است نیت سیلور محقق که از سال ۱۹۸۰ علاقه‌مند به تجزیه و تحلیل رابطه رسانه‌ها با انتخابات ایالات متحده است، به آن رسیده‌است.
اکنون آن سیستم کاملاً واضح به نظر می‌رسد. از آنجا که ما جامعه ای داریم که دچار بحران است و در آن گرایش‌های راست گرایانه و پوپولیستی حاکم است، یک نامزدی در مقابلش قرار می‌گیرد که تمام اشتباهاتی را که آکادمی‌ها در زمینه گفتمان عمومی و خصومت با ارزش‌های مثبت تشخیص می‌دهند، مرتکب می‌شود؛ بنابراین، او بیشترین پوشش رسانه ای را دریافت می‌کند، اگرچه بیشتر این پوشش منفی است، اما به لطف آن قادر به افزایش شانس خود در رقابت خواهد بود.