آمال موسی
شاعر و نویسنده و استاد جامعه شناسی دانشگاه تونس
TT

2020؛ سال محنت و شکسته شدن مسلّمات

کمتر از یک هفته دیگر این سال را بدرقه می‌کنیم و به استقبال سالی دیگر می‌رویم. سه چهارم سال کنونی را جهان دردست و پنجه نرم کردن با مصیبت بزرگ کرونا سپری کرد و برخی نشانه‌ها می‌گویند این درگیری تا زمانی نامشخص ادامه خواهد یافت.
امکان ندارد بتوان در باره سال 2020 سخن گفت بی آنکه به بحران «کووید-19» پرداخت، مسئله‌ای که به میوه‌چینی این سال طعم مصیبت بخشید که اثر خود را بر جان‌ها، افکار و استراتژی‌ها نهاد و در سطوح مختلف آشفتگی برجای گذاشت. سالی با آهنگ تند و آکنده از تکانه‌ها ولرزه‌های نمادین و مادی بود و انگار جهان را در تفکر و بررسی‌ها از وضعیتی به وضعیت دیگر برد که هنوز خطوط آن مشخص نیست.
بی شک سالی سخت بود و درتاریخ درباره‌اش خواهند نوشت؛ سال مصیبت به تمامی معنای کلمه ازمصیبت و بیماری و مرگ و تغییر سبک زندگی روزمره. سخت می‌توان جهان را به کشورهایی تقسیم کرد که موفقیت‌هایی کسب کردند، کشورهایی که درجا زدند و آنهایی که به عقب برگشتند. مصیبت سراسر جهان را درهم کوبید حتی اگر کشوری با کشور دیگر در روش محافظت از خود تفاوت داشته باشند. مصبیت آنچه را که باشگاه کشورهای قدرتمند و پیشرفته می‌نامیم با وجود مقاومت‌شان در سطح ساختارهای بهداشتی و امکانات مادی فراگرفت به طوری که به دلیل ویروس جان‌هایی بسیار بیشتر از کشورهای فقیر باختند.
شاید ساده‌ترین توصیف پیامدهای مصیبت برجهان با کشتن میلیون‌ها انسان این گفته باشد که ما واقعاً یک محنت حقیقی را تجربه کردیم چه آنهایی که مبتلا شدند یا آنهایی که تاکنون از ویروس نجات یافته‌اند... این را می‌گویم چون این ویروس فقیر و غنی، وزیر و رئیس جمهوری، کوچک و بزرگ، دارای سلامت کامل و دارای بیماری مزمن را گرفتار کرد. به همین دلیل سخت می‌توان درباره سال 2020 در حال و آینده سخن گفت بی آنکه آن را با این عنوان بزرگ ربط داد؛ مصیبت بزرگ«کووید-19».
پس سال محنت است. و البته محنت‌ها اثر خودشان را بر تصورات و کیفیت دیدن چیزها می‌گذارند و چیدمان افکار و آنچه مسلم می‌دانستیم را به شکلی متفاوت تغییر می‌دهند و گاهی زیر و رو می‌کنند. یکی از امور مسلم و قطعی که در این جهان شکسته شد مسئله پیروزی انسان بر طبیعت است و اینکه به برکت دانش و تکنولوژی تن به رام شدن نهایی داده است.
جهان از ترس ویروس قرنطینه را به شکل‌های مختلف تجربه کرد و عقلش بر فاصله‌گذاری بدنی برنامه ریزی شد. یعنی روزگار ترس از طبیعت را برگرداند که عامل اول پشت بهبود بخشیدن شرایط زندگی و ابداع مسکنی بود که او را از طبیعت و سرما و گرما و گرگ و شیرش حفظ کند. به آن حالت ترس برگشت و انگار آنچه او را از آن لحظه زمانی جداساخت و همه دست‌آوردها دود شدند. به همین دلیل بشریت باز بر دانش و دانشمندان حساب بازکرد و پیش صفحه تلویزیون‌ها خشک ایستاد تا به پزشکان و تلاش‌های آنها گوش کند و به اقدامات پیش‌گیرانه از ویروس پاسخ دهد. مردم به سمت مردان دین و مساجد نرفتند بلکه پزشکان پناهگاه بودند به خصوص اینکه درب فضاهای دینی برای مدتی طولانی بسته شد تا مانع از تجمع‌ها بشوند و سلوک دینداران عقلانی و بیش از انتظار مطیعانه بود. و این بدین معناست که ترس از مرگ به سبب ویروس و وحشت مرگ به خصوص در هفته‌های اول ماه مارس گذشته بسیار قوی بود.
همچنین تفکر سرمایه‌داری لیبرال کشیده‌ای حقیقی خورد؛ چرا که همه هم و غم‌اش کسب سود بود و تا حدودی محیط زیست و طبیعت را دچار تنش کرد و به شکلی کاملاً علنی به آن تجاوز کرد و انگشت اتهام به سمت آن گرفته شود و پرسش‌هایی پیرامون آثار مخرب آن بر بشریت مورد بررسی و گفت‌وگوی جدی و حقیقی قرارگرفت. آنچه بیشتر موجب عریان شدن سرمایه‌داری شد این بود که همه برای مواجهه با ویروس دست به دامان حکومت‌ها شدند و باز سخن از نقش اجتماعی حکومت به میان کشیده شد و اینکه چطور کوتاهی دراین نقش برای خواص و کارآفرینان جنایتی درحق فقرا و حتی افراد وابسته به طبقه متوسط است چرا که هزینه‌های درمان واقعاً گزاف و از توان شهروند خارج است.
این تجربه در اوج حرکت به سمت سیاست‌های خصوصی سازی در جهان عرب روی داد و دستگاه‌های این کشورها را که آمادگی نداشتند در مخمصه انداخت و نشان می‌دهد حساب باز کردن برسرمایه خصوصی در مسئله بهداشت فکری است که باید ازآن برگشت یا دست‌کم باید درآن تجدید نظرکرد. اما آنچه واضح است فشارها و بحران‌هایی که به دستگاه‌های کشورهای فقیر وارد شد خواه به دلیل لزوم رویارویی با مصیبت و تعطیل شدن بازار کار یا فلج شدن گردشگری و تعطیل شدن اجباری بخش‌های بزرگ همه اینها کشورهای غنی و آنها که امکانات محدودی دارند را از نفس انداخت که نتیجه آن سقوط سرمایه‌داری به معنای نمادین درحد تئوری و بسته به شرایط باقی می‌ماند چرا که مثل همیشه و درمصیبت‌های بزرگ نیاز به سرمایه بسیار خواهد بود. واقعیت نشان می‌دهد با وجود ناامیدی جهان از صاحبان سرمایه و کارآفرینان در زمینه بهداشت مانند مراکز درمانی یا آزاد ساختن تعداد زیادی از کارکنان و شاغلان در مؤسسه‌های خصوصی، درسی که باید از سال 2020 آموخت این است که فکر به حاشیه راندن حکومت پرمخاطره است و به نفع مردم است که شغل‌های اجتماعی همچنان زیر نظر حکومت باقی بمانند چرا که اصل ایده حکومت این است که برای همگان است درحالی که بخش خصوصی با حرفه‌ای‌ها تعامل می‌کند و نه شهروندان و تفاوت میان این دو بسیار است.
آنگونه که ملاحظه می‌کنیم، شکستن مسلمات به معنای دست کشیدن ازآنها در جهان واقعیت نیست آن‌قدر که به معنای سقوط فکری و نمادین آنهاست.