شاید بحرین نمونه کوچک شده تحولات «میدانی» پایگاههای مردمی درکشورهای عربی باشند که ایدئولوژی ایرانی در منطقه را پذیرفته بودند و میتوان با مقایسه تحولاتی که در این کشور روی داد فهمید که در دیگر پایگاهها در چهارپایتخت عربی دیگر که ایران آنها را اشغال کرد چه میگذرد؛ بیروت، دمشق، بغداد و صنعا.
ایدئولوژی ایرانی که ایران برای تسلط برعقلها و قلبهای بسیاری از افراد فرقه شیعه درجهان عرب به کارمیبندد برای نمونه، نقش بزرگی در موفقیت نمایندگانش و تحرک آنها در جمع کردن آرای انتخاباتی یا به آشوب کشیدن فضای عمومی دارد. بحرین از آن سلطه ایرانی با ایدئولوژی ایرانی ولی فقیه بر عقول آن گروه آسیبها دید، اما اکنون و درسال 2021 اوضاع با بیست سال پیش کاملاً فرق کرده و روز چهاردهم فوریه امسال این موضوع کاملاً مشخص شد؛ روزی که نمایندگان ایران گروههایی از پایگاهش را به راه انداختند تا میدان لؤلؤه در بحرین را اشغال کنند.
از زمانی که ایران کرسیهای نمایندگان خود در آخرین انتخابات چهارسال پیش بحرین از دست داد، نفوذ گفتمان فرقهگرای آن رو به افول گذاشت تا اینکه روز چهارده فوریه امسال فرارسید؛ روزی که ایران قصد داشت سالگرد آشوب را در سال 2011 برگزار کند و زندگی را در استخوانهای پوسیده آن بدمد و مشخص شد که پاسخ و استقبال در حد کمتر از صفر بود!
نباد از یاد ببریم که نقشه کشیده بودند، بحرین صنعا، بغداد یا بیروت دیگری باشد، اما بحرین به فضل الهی... و به فضل حکمت رهبری و یکپارچگی مردمی که به ایران اجازه ندادند درآنها نفوذ کند موفق شد، حتی در دوره حمایت امریکایی و رفع تحریمهای آن درسال2011 و طی چهارسال گذشته میتوانیم شاهد اضمحلال اثرآن ایدئولوژی بر پایگاههای مردمی باشیم که چطور به دعوتهای ایرانی پاسخ نمیدهند و به شکست میکشانند بلکه همبستگی و یکپارچگی میان افرادی که پذیرا بودند رو به نمودار شدن گذاشته و دست به بازنگری و تصحیح میزنند.
در چهارسال گذشته شیعیان عراق و لبنان علیه نمایندگان ایران برخاستند، که این نشان میدهد ایران دیگر جز با کشیدن سلاح به روی افرادی که آن را پذیرفته بودند نمیتواند چهار پایتخت عربی را حفظ کند، به عبارتی کشیدن سلاح به روی درون درون پس از اینکه آن سلاح را برای سرکوب اعتراضات سنیها و مسیحیان به کاربرد و اکنون ناگزیراست آن را برای سرکوب انقلاب شیعیان علیه نمایندگانش به کارببرد.
ایران از رفع تحریمها برای صدور سلاح بیشتر بهره خواهد برد، صادرات مستقیم یا به طور قاچاق؛ این بار البته برای اینکه به سمت کسانی نشانه میرود که در جهان عرب پذیرای آن بودند و درچهارسال اخیر از دستشان داد.
برداشتن تحریمها از ایران در دوره اوبامایی به آن اجازه داد سلاح به نمایندگانش برساند، آری آن سلاح بیشتر برای ورود به سوریه استفاده شد؛ همان کاری که «حزب الله» لبنانی کرد یا پرتاب موشکها به ریاض مانند کاری که «انصار الله» یمن میکنند، اما آنچه که ایران طی چهارسال گذشته درمحاسبات خود برای آن جایی بازنکرده بود، خیزش لبنانیها و عراقیها عیله نمایندگانش بود؛ مسئلهای که ترس را به دل نمایندگانش در صنعا افکند و ناچارشان ساخت دست به تغییر در ائتلافها و تاکتیکهای خود بزنند، و «حزب الله» همین کار را کرد.
نمایندگان ایران درآن پایتختهای عربی امروز قادر به ماندن در قدرت نیستند مگر اینکه خود را با سلاح به عمق پایگاه طبیعی خود تحمیل کنند. کاستن یا برداشتن تحریمها از ایران به آن اجازه میدهد به نمایندگان خود سلاح بیشتری برای آن پایگاهها برساند که به آن فرصتهایی بدهد تا در خارج نفوذ کند بلکه سینههای افراد و فرزندان آن پایگاههای برخاسته را نشانه بگیرد. گروههای الحشد الشعبی یا «حزب الله» حالا به سختی میتوانند سرگرم تهدید پایتختهای عربی به خصوص ریاض بشوند در حالی که توان کنترل امور در پایگاههای خود را ندارند. اینگونه تصمیم به رفع تحریمها ازایران برمنطقه تأثیرمیگذارد؛ نکته جدید اینکه ایران سرگرم سرکوب پایگاههای عربی خود خواهد شد که داوطلبانه برای کمک به ایران میشتافتند.
نمایندگان ایران امروز توان حفظ آن پایگاهها را با جادوی سخن ندارند؛ همین تهدید کننده نفوذ ایرانی است و طرح توسعه طلبانه آن را به خطرمیاندازد حتی اگر تحریمها از آن برداشته شوند.