هر فرصت صلحی در هرجنگی خبر خوشی است و یمن استثنا نیست، آیا این همان فرصتی است که انتظار میرفت؟
تلاشهای صلح آمیز میان دو طرف درگیر در یمن، حتی با خود حوثیها جدید نیست و نه اینکه این بار نتیجه حملات پهپادها به سعودی است. پیش از این تلاشهایی صورت گرفت که اولین آنها در ماه آگوست2016 با خود حوثیها بود. مشکل همیشگی مانند آن بار این است که گروه حوثی پس از اینکه با اشتیاق به صلح ریاض را به مقصد صعده ترک میکند میبیند نظر رهبرانش درآنجا تغییرکرده است. این گروه، «انصار الله » یمن درعمل مانند «حزب الله» لبنانی است که بدون اجازه تهران نمیتواند قدمی به جلو بردارد. و کسانی که سیطره ایرانیها بر حوثیها را انکار میکنند و ادعا میکنند تنها تأثیر است، واقعگرا نیستند. علاوه بر پیروی ایدئولوژیک و ایمان به زعامت ولی فقیه در تهران، مجموعه نظامی آنها در یمن را نیز تهران اداره میکند و کارشناسان و کاربران از «حزب الله» لبناناند و در نتیجه بدون موافقت آنجا نمیتوانند بجنگند یا صلح کنند.
پس گشایش جدید برای چیست در حالی که تنش با ایران رو به بالا میرود؟ واقعیت اینکه بخش بزرگ «هویج» عرضه شده بر سفره حوثیها پیش از این درسال گذشته برآنها عرضه شد، از جمله اجازه ورود کشتیها و بازگشایی فرودگاه صنعا، در ابتدا موافقت کردند سپس نپذیرفتند. امروز تفاوت دراین است که فضای سیاسی برای رسیدن به توافق قاطع مهیاست و شاید ما در برابر یک راه حل تاریخی قرارگرفتهایم.
ایرانیها محاصره شده براثر تحریمها در تنگنای شدید قرار دارند و برای تمهید خروج از تونل تاریک نیاز دارند دست به سوی همسایههای مخالف دراز و مأموریت دولت بایدن را تسهیل کنند. گزینههای تهران میان مذاکره برسر یمن، سوریه و لبنان برای شروع تحرک است. وضعیت سوریه به دلیل تعدد قدرتهای بینالمللی و منطقهای پیچیده است. لبنان بخشی از جنگ استراتژیک ایرانی اسرائیلی است و وقت آن فرانرسیده است.
بر روی زمین حوثیها مدعیاند با بارش پهپاد و موشکهای بالستیک برسر سعودی تحولات قابل توجهی رقم زدهاند. و این درست است، اما باید به این اشاره کرد که سامانه دفاعی سعودی آنها را ناکام گذاشت در کنار اینکه این حملات به دیدگاه سعودی در برابر حملات مکرر غرب به این عنوان که سعودی به دنبال طرحی سیاسی در یمن است خدمت کرد حال آنکه از دولت قانونی و از خود دفاع میکند.
در مقابل حوثیها قصد داشتند از آمدن دولت جدید امریکا که باور داشتند قدرت سعودی را محدود میکند، بهرهبرداری کنند و جبهههای جنگ را وسعت ببخشند و واقعیت جدیدی را تحمیل کنند. به همین دلیل در هفتههای گذشته برای استیلاء بر مأرب و تعز حملاتی کردند و شکستهای سنگینی خوردند. به دلیل ورشکستگی در مناطق تحت سیطرهشان دچار مشکل هستند چرا که منابع مالی را از گمرک الحدیده و عوارض تردد و غیره تأمین میکردند.
صلح در یمن برای سعودیها و پیش از آن برای یمنیها مهم است و این بحرانی است که از اختلافات منطقهای آب میخورد. منافع صلح عام است و باید دوباره تلاش دیگری کرد.