داستان معروف به «شبکههای اجتماعی» بدون شک جهان را برای مدتی طولانی درگیرخود خواهد کرد و مرکز سرزنده توجه و تعاملهای آن خواهد بود، اما با این حال تغییر و پیشرفت میکند و با نیازهای جدید، فشارها و قید و بندها همخوانی مییابد؛ یک بار برای توازن مشکلات ساختاری که نشان دهنده خلل دائمی در عملکرد آن است و یک بار در میان رقابت سخت و ضروری برای دنبال کردن عطش دنبال کاربران تشنهای که سیراب نمیشوند.
اما اساس نقشه بازی اصلی که این شبکهها به کارمیگیرند، آزادی و مشارکت یا الفت و جوانمردی یا روان سازی کارها آن طور که بسیاری گمان میکنند نیست، بلکه این جوهره را میتوانی در گفته مارک زاکربرگ پایهگذار «فیسبوک» و یکی از مهمترین پیشگامان این زمینه بیابی که میگوید« مردم این تمایل را دارند تا بگویند که هستند و من براین عقیدهام که این مسئله همیشه بوده است».
مردم آن طور که زاکربرگ تصمیم میگیرد، میخواهند خودشان را نشان دهند و علاوه برآن آنها گاهی دوست دارند احساس «نخبه بودن» بکنند و در محافل ویژه شرکت کنند که به آنها احساس برگزیده و نخبه بودن میبخشد و آنها را از احساس آمیختن با رهگذران و عوام دور میسازد. و اینها دقیقا همان عناصری بودند که الگوی کارهای «کلاب هاوس» (Clubhouse) را به وجود آوردند و مدخلی ملایم، آغاز چشمگیر و تمرکزی آیندهدار میان دیگر رقبایش در « شبکههای اجتماعی» برایش مهیا ساختند.
«کلاب هاوس» همان داستان مدیومهای رایج و مسلط را تکرارمیکند بی آنکه شاهد چیز جدید قابل توجهی باشیم؛ همان طور که برای «فیسبوک» اتفاق افتاد، آغازی محدود و ساده داشت و عامه را هدف قرارنداده بود؛ آن طور که گفته میشود، گروهی از کارکنان «دره سیلیکون» آن را به عنوان اپلیکیشنی خاص برای گفتوگوهایی که در چارچوب توجهشان قرارمیگیرند، راه انداختند، پیش از آنکه درماه مارس گذشته برخی مشاهیر مانند کانیه وست خواننده مشهور و ایلان ماسک مدیر شرکت «تسلا» به آن ملحق شوند. فرد اخیر از رئیس جمهوری روسیه پوتین دعوت کرد وارد یکی از گفتوگوها بشود و «کلاب هاوس» به صدر فهرست توجهها رسید.
همان طور که برای «توئیتر» و «انیستاگرام» روی داد، چندان طول نکشید که تعداد کاربرانش چندین برابر شد و ارزش بازاری آن جهشهای سریعی کرد، تعداد مشاهیری که به این اپلیکیشن پیوستند افزایش یافت و دانلود آن که محدود به سیستم IOS بود، سیستمهای رقابتی دیگر شروع به طراحی برای زمینه سازی کاربری آن در کوتاهترین زمان کردند.
«کلاب هاوس» بر شانه بحران «تعطیلی عمومی» در سایه «کووید-19» نشست و مورد حمایت گسترش «فرهنگ کار از خانه» قرار گرفت و از حالتی که برای بخشهای بهره برداران از «سوشیال مدیا» مشخص شد و میتوانیم آن را «آزار مدیومها» بنامیم بهره برد و بر عنصر نفوذ استراتژیک ممتاز و جدید یعنی؛ «ورود تنها برای دارندگان دعوتنامه» یعنی بازی با غرور شرکت کننده تکه کرد.
به دلیل همه این عوامل ارزش بازاری آن پس از یک ماه از آغازبهکارش به مقدار 100 میلیون دلار امریکایی برآورد شد، اما در ماه ژانویه گذشته این ارزش به سرعت هولناکی بالا رفت تا رقم یک میلیارد دلار را ثبت کند و پس از آنکه شمار کاربران آن درماه می گذشته از1500 نفر فراترنرفته بود، این عدد به حدود ده میلیون کاربر در ماه فوریه گذشته افزایش یافت و از جمله آنها یک میلیون کاربر فعال هفتگیاند. با اینکه تعداد کارکنان «کلاب هاوس» از عدد انگشتان دست فراتر نمیرود، آنطور که برخی نزدیکان به شرکت صاحب آن میگویند. فهرست کاربران اپلیکیشن از میان مشاهیر و چهرههای اثرگذار به شکل وسیعی افزایش مییابد و هر روز شامل نامهای جذاب جدید و چشمگیری میشود.
«کلاب هاوس» بدون شک در غرب شکوفا میشود، اما نیاز به آن در کشورهای جهان سوم بیشتر میشود چرا که ویژگی مفقود و ضروری را به سرعت پاسخ میدهد: آزادی مشارکت در مسائل جهان. به همین دلیل توجه ویژهای به راهاندازی برخی اصول ایمنی برای تقویت آن ویژگی میکند، اما دستگاههای ذیربط بدون ابزار برای ایجاد راه حل برای کنترل و پیگیری نیستند.
«کلاب هاوس» آمیزهای از فرصتهای همرسانی و دایرههای بحث و بررسی و «پادکست» مستقیم ارائه میکند و تلاش میکند امتیازهای جدیدی برای تقویت مشارکت بیفزاید. به شکلی متمایز به پیش میرود و شکوفا میشود، اما برخی منتقدان صحبتهایی درباره ورود «اطلاعات گمراه کننده» و «تشویق به خشونت و کینه» و «تبعیض» در برخی گروهها به میان میآورند. همچنین برخی دولتها اشاره میکنند به کارگیری سیاستهای «مغرضانه» از طریق آن رواج داده میشود.
«هاوس کلاب» به شکوفایی خود ادامه خواهد داد و ارزش بازاری آن چند برابر میشود و سودهایی به سمت دستاندرکاران آن سرازیرمیشود. بعد هم به سهم و جایگاه خود بین همردیفهای خود رضایت میدهد و توان خود در جمعآوری پول را تقویت میکند؛ خواه از طریق آگهیها، فروش اطلاعات یا هزینه اشتراک و شروع به رویارو شدن با فشار دولتها و سازمانها و منتقدانی خواهد کرد که بیمبالاتی آن نسبت به منافع عمومی و بیتوجهی به نمونههای کاربرد مضری که از طریق آن اتفاق میافتد آنها را میرنجاند پیش از آنکه مدیوم جدیدی ظهور کند که جنبه جدیدی از تمایل مردم به ابراز وجود و معرفی خود پاسخ بدهد.