مصطفی فحص
TT

  لبنان؛ جمهوری «b7»

صحنه عبور نفت قاچاق ایرانی به لبنان در روز روشن و پیش چشم همه به خصوص دولتی که ترجیح داد سرخود را در ماسه‌ها فروکند، جز با صحنه جشن کامل نشد؛ جشن و شادی پیروزی وهمی که وارد کننده جدید مشتقات نفتی به بهانه شکستن محاصر تخیلی که استکبار جهانی بر جمهور و جمهوری‌اش تحمیل می‌کند، رقم زد. حکومت که ترجیح داد پشت ناتوانی و بی‌چارگی‌اش پنهان شود، در این جشنواره متلاشی شد. قادر به مقابله با جمهوری(b7) و تیرهای سرگردان یا نشانه‌گیری شده و فرامرزی نیست.
لحظه « b7» واکنشی یا برخورد مطالعه شده نیست، بیشتر یک لحظه طبیعی از واقعیت لبنان است که از فکر شلیک هوایی گلوله آرپی جی برای استقبال از تانکرهای نفت فراتر می‌رود. کسی که آن را شلیک کرد می‌خواست شکاف‌های فضای ملی را بزرگ‌تر سازد. حساب بازکردن برکسی که سلاح در دست دارد و اکنون بالاتر از حکومت و قانون و اقتصاد و به زودی دستگاه قضایی ایستاده، عواملی که جمع شده‌اند تا تبدیل قلمرو به خانه خلوت جمهوری پوپولیستی لبنانی جدید بشوند.
درعمل جمهوری b7 برای این معادله تأسیس شده تا نشان دهد حاکمیت سلاح بالاتر از حاکمیت حکومت و حاکمیت نفتکش‌ها بالاتر از حاکمیت اقتصاد است و هرکسی که قدرت را در دست دارد می‌تواند شرایط و قوانینی را که مناسب اوست تحمیل کند. او آمادگی دارد تا به وسیله ابزار تبلیغاتی‌اش در روز روشن و آشکارا آن را توجیه کند و در یک تجاوز واضح به کار حکومتی که نیاز به مالیات دارد تا بتواند به وظایف حداقلی خود عمل کند، شعار «الکرامة مابدها جمرک/کرامت نیازی به گمرک ندارد» می‌دهد. اما مشخص است که حکومت به حکومتکی تبدیل شده و حکومتک به جای حکومت قرارگرفته و این درعمل مانع حکومت در مدیریت امور عمومی و انجام وطایف خود شده است.
پس نفت سیاسی زیر صدای b7 وارد لبنان شد و حزب الله اعلام کرد، توانست آنچه را که محاصره اجباری لبنان می‌خواند بشکند. شادمانی و هلهله کردن حزب حاکم برای پیروزی‌اش درشکستن محاصره، فعالان در عرصه شبکه‌های اجتماعی را واداشت با این گفته اظهار نظرکنند« اخترعوا حصاراً ثم اخترعوا له انتصاراً/ محاصره‌ای اختراع کردند و بعد هم پیروزی برآن». اما این ادعا که این نفت می‌تواد ذلت و خواری شهروندان را که در صف جایگاه‌های سوخت می‌کشند متوقف سازد و نیاز بازار را تأمین کند، جز یک برنامه سودجویانه جدید برای واردکنندگان نیست به طوری که به نرخ بالایی فروش می‌رود که تابع شرایط مالیاتی نباشد و درشامگاه برداشتن سوبسید دولتی از مشتقات نفتی وارد لبنان شد. و این دروازه پرسش‌های بسیاری درباره زمان واردکردنش ایجاد می‌کند.
آنچه وارد شد و درآینده وارد می‌شود، نمی‌تواند حداقل نیاز هوادارانش را تأمین کند که با هلهله و پخش گل به استقبال تانکرها رفتند، اما به احتمال زیاد به مقداری محدودی خواهد بود چرا که موجب برانگیختن اعتراضات در داخل ایران خواهد شد و روشن است بیانیه‌ای که ازسوی دولت ایران صادر شد و می‌گوید، قیمت نفت ارسالی به لبنان توسط گروهی از سرمایه‌داران لبنانی پرداخت شده تنها تلاشی برای خاموش کردن افکار عمومی ایران است که به ریخت و پاش ثروت ملی خود در طرح‌های خارجی ناراضی است.
دربازگشت به «b7» یا«rpg»؛ موشک اندازی که روی شانه حمل می‌شود و برای خودروها و زره‌پوش‌های ثابت و متحرک استفاده می‌شود، همچنین می‌توان از آن ضد دژهای دشمن و تأسیساتش استفاده کرد. این ابزار به عنوان افتخار صنایع نظامی شوروی معروف بود و ارتش‌ها در جنگ‌های کلاسیک از آن استفاده می‌کنند، اما از آن در جشن شکستن محاصره ادعایی استفاده شد، به همین دلیل درآینده استفاده‌های متعددی خواهد داشت به خصوص برای محافظت از قاچاق سازمان یافته یا بی برنامه و عقب زدن کسی که به فکر اعتراض باشد. همچنین برای رام ساختن دولتی که نخست وزیرش اندوه خود را از دیدن صحنه تانکرها ابراز کرد. اما او فراموش کرد یا خود را به فراموشی زد، برپشت آن به سرای رسید و b7 رها از قید و بند ممکن است بالای سرای دولتی شلیک شود یا برای رام کردن دستگاه قضایی یا ترساندن یک قاضی به کار رود که اهالی در سلاح‌شان امور و مسائلی دارند.
پس از خیزش 17 اکتبر، حزب الله به عنوان «حزب حاکم»، محافظت از منظومه را به عهده گرفت و وقتی مأموریت بردوشش سنگینی کرد تصمیم گرفت به مجموعه خود توجه کند. حزبی که عادت داشت به عنوان یک قدرت منطقه‌ای رفتار کند، در دهلیزهای اقتصاد و امور معیشتی گم شد و مقوله «ما گرسنه نخواهیم شد» برای چند روزی بیشتر دوام نیاورد. نفت سیاسی اما مانند دیگر طرح‌های اقتصادی موهوم که مشکلی در درون محیطش به وجود آورد، خواهد بود.