فاضل السلطانى
TT

وقتی ایدئولوژی ترجمه را مدیریت می‌کند

در یک مصاحبه اختصاصی که سال 1999 در روزنامه «الشرق الاوسط» منتشر شد، از شاعره بریتانیایی کتلین رین که سال 2004 در سن نود و پنج سالگی درگذشت و یکی از بزرگ‌ترین شاعران بریتانیایی قرن بیستم به شمار می‌آید پرسیدم، آیا این روزها شعری باشکوه یا شاعری بزرگ در سطح ییتس(1865-1939) که در پایان عمرش معاصرش شد یا در قد و قامت ازرا پاوند یا تی اس الیوت وجود دارد و درجواب گفت نه. و بعد توضیح داد، ایمان دارد شعر باشکوه از شرق و مشخصاً روسیه می‌آید چون فرهنگ مادی غربی، به نظر او، دیگر اجازه ظهور شاعر بزرگ را نمی‌دهد... مصاحبه هشت سال پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی درسال 1991 صورت گرفت یعنی اکنون سه دهه ازآن گذشته و این دوره زمانی اندکی نیست. و متأسفانه ما در طول این مدت چیز چندانی درباره ادبیات روسی و ادبیات جمهوری‌هایی که اتحاد جماهیر شوروی سابق را تشکیل می‌دادند و از جمله اوکراین که گوگول را زائید ندیدم، آن هم به یک دلیل ساده که نبود ترجمه است.
غرب به ادبیات روس توجه کرد به خصوص در دهه پنجاه و شصت و از زمانی که شاعر فقید بریتانیایی تِد هیوز چند شماره از مجله‌اش را به «شعر ترجمه شده» نویسندگان کشورهای سوسیالیستی اختصاص داد که به دلایل آشکار ایدئولوژیک در چارچوب جنگ میان دو اردوگاه به آنها لقب «جدا شده» دادند و بسیاری از آثار ادبی آنها ترجمه و تفسیر شدند آن طور که به عنوان نمونه برای شاعر و نویسنده روس بوریس پاسترناک -نوبل1958 که زیرفشار مقامات وقت کشورش آن را نپذیرفت- و الکساندر سولژنیتسین-نوبل1970، و شاعر جوزف برودسکی-نوبل1987 اتفاق افتاد.
این به معنای آن نیست که آثار این بزرگان شایسته احترام و تقدیر نیست بلکه برعکس، اما نمی‌توان «انگیزه‌ ایدئولوژیک» پشت آن را نفی کرد. بسیاری از ادبای کشورهای سوسیالیستی بودند که لقب «نویسندگان جدا شده» برآنها اطلاق نمی‌شد، با چنین توجهی روبه رو نشدند و از جمله آنها به عنوان نمونه شاعرسرآمد روس آندری وزنسنسکی بود که شاعر امریکایی لارنس فرلینگتی او را یکی از پنج شاعر بزرگ قرن بیست به حساب آورد، اما با این حال اندک افرادی در غرب او را می‌شناسند با اینکه او با مقامات کشورش همصدا نبود، اما به درجه «جدا شدن» نرسید. ترجمه‌های ادبیات روس اما پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی بسیار کم شدند و در مدت بیش از سی سال تنها کتاب‌های انگشت شماری از روسی به انگلیسی ترجمه شدند. انگیزه ایدئولوژیک ازبین رفت! و البته ناشران با حس تجاری دقیق خود اشاره را گرفتند؛ سیاست و دهلیزهایش بازتاب بزرگی بر حرکت بازار دارد هرچند بازار کتاب!
اما حس تجاری با حمله روسیه به اوکراین بار دیگر بیدار شد و شاهد مسابقه‌ای میان ناشران غربی برای ترجمه رمان‌های روسی ولادیمیر سوروکین بودیم که به دشمنی با سیاست پوتین و مخالفت با حمله معروف است. یک‌باره پنج رمان از او ترجمه شد همچنین در مطبوعات امریکا و برتیانیا بسیار درباره‌اش نوشته شد گویی ناگهان او را کشف کرده باشند تا جایی که روزنامه «نیویورک تایمز» از بی‌توجهی قبلی به آثار این نویسنده مشهور رمان و داستان کوتاه در کشور تعجب کرد.
کم توجهی جهان عرب به ترجمه ادبیات روس و غیره پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی نیز به ایدئولوژی مربوط می‌شود، اما به دلایلی متفاوت با دلایل غربی... ترجمه این ادبیات از دهه پنجاه و با صعود جریان چپ شکوفا و شاهکارهای ادبیات کلاسیک و معاصر روس به عربی ترجمه شد، اما آنهایی که با رویکرد این جریان همخوانی داشتند. و جدای از ناشران عرب، انتشارات رسمی روسی«پیشرفت» ده‌ها کتاب ترجمه شده به عربی را تزریق می‌کرد و برای این کار مترجمان توانمندی مانند غائب طعمه فرمان و خیری الضامن از عراق و ابوبکر یوسف از مصر را به خدمت گرفت. و با این کار ما با بحش مهم و ارزشمندی از ادبیات روس به خصوص معاصر آن آشنا شدیم، اما بخش دیگری از چشم ما پنهان ماند که اهمیت و ارزش کمتری نداشت و سیاست و ایدئولوژی که کارشان همیشه پیوسته و مخرب‌ است آن را پنهان ساختند.