یاسر عبدالعزیز
مدیر دفتر الشرق الاوسط در قاهره
TT

«سوشیال مدیا»؛ میان غول‌آسایی و حکمرانی

تحولات کنونی در بخش ارتباطات جهانی، به شکلی آشکار نشان می‌دهند که آینده فعالیت‌های رسانه‌ای و ارتباطات پابه پای ابزارهایی است که «سوشیال مدیا» نامیده می‌شود؛ و این مسئله به طور مستقیم از اعتبار رسانه‌های سنتی می‌کاهد و سراسر سازماندهی، نفوذ و اقتدار، عقلانیت و محاسبه‌های آن را درمعرض محک قرارمی‌دهد. همچنین ضرورت یک‌پارچه شدن تلاش‌ها برای ایجاد مکانیزمی برای حکمرانی سریع و مؤثر بر به‌کارگیری شبکه‌های اجتماعی را پیش می‌کشد که می‌تواند با تحولات هولناکی که آن شبکه‌ها تجربه می‌کنند و سهم روبه افزایشی که در فضای سازمانی و انسانی اشغال می‌کنند، همراه شود.
در این راستا کتاب «رویکردهای جدید در شبکه‌های اجتماعی(New Trends in Social Media) که توسط مرکز تحقیقات وابسته به پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) منتشر شده در باره «تحول درماتیکی در فضای اطلاعات بین‌المللی که منجر به کم رنگ شدن نقش دولت‌ها و دستگاه‌های رسمی و رسانه‌های سنتی به سود شبکه‌های اجتماعی شده» می‌گوید.
پس ما دربرابر واقعیتی جدید قرارداریم که برما دیکته می‌کند، گام‌های ضروری به سمت حکمرانی بربخش ارتباطات و رسانه‌ها را برداریم وگرنه با مشکلات و فاجعه‌های بسیاری روبه رومی‌شویم که از رهاساختن بخش حیاتی فرامرزی و فرازمانی بدون آنکه تابع مقدار مناسبی اقدامات کنترل و پرسش‌گری و ارزیابی باشند، ناشی می‌شوند.
برای نزدیک کردن موضوع و واضح‌تر ساختن آن؛ می‌توانیم بخش بهداشت یک کشور را تصور کنیم که تابع حداقل اقدامات نظارتی و معیارهای حکمرانی نباشد که هر فرد برای مشغول شدن در حرفه پزشکی به آنها نیاز دارد؛ بدون تحصیلات یا روش ثبت‌نام یا انجام عمل‌های جراحی خطرناک در خانه‌ها و قهوه‌خانه‌ها علاوه براینکه حکومت از حاکمیت خود در این زمینه شانه خالی کند و او را در تعیین بهای خدمات «آزاد» بگذارد یا اصول و مقررات مالکیت معنوی را زیرپا بگذارد یا پس از ارتکاب اشتباه او را بازخواست نکند.
فضا برای شرکت‌های غول‌آسای فنآوری تکنولوژی مسئول راه‌اندازی پلت‌فرم‌‌های « شبکه‌های اجتماعی» رها شد تا جایی که تبدیل به غول شوند و گسترش یابند و بر بازار جهانی ارتباطات و رسانه‌ها بدون آنکه آنها را تابع مقدار لازم حکمرانی و پرسشگری کنند.
فضا به بهانه‌هایی همچون «آزادی فکر و بیان» و «آزادی بازار» به آنها سپرده شد تا هر سیاست نظارت و به کارگیری را مناسب خود ببیند درپیش گیرند و نتیجه آن چیزی نبود جز «معیارهای سود را بر دیگر معیارها غالب ساختند» و زشتی و خلل در الگوهای کاری و کلیت کارکرد آنها مشخص شد.
بکربودن خودسازمانی در زمینه رسانه‌ها و ارتباطات حقیقتی است که نیاز به دلیل و مدرک ندارد و با وجود اختلاف بر حد و حدود اثرگذاری و تأثیر آن در کنترل زمینه «رسانه‌های سنتی» و بهبود بخشیدن به کارآیی آن، همیشه توانسه از تخطی‌ها به شکل ملموسی در بسیاری کشورها بکاهد.
اما مشکل در وسایل «سوشیال مدیا» بروز می‌کند که تلاش کافی از خود برای جاری ساختن نشانه‌های خودسازمانی فعال و مستمر نشان نداد که بتوان به وسیله آن لجام گسیختگی خطرناک در تعامل‌هایی که از مجرای آن صورت می‌گیرد را محدود ساخت.