در مسابقه انتخابات پارلمانی لبنان که قراراست روز 15 مه آینده برگزار شود، شور و هیجان شهروندان مقداری کاش یافته به طوری که پیشبینی میشود از اقبال به رأی دادن، با تفاوت از منطقهای تا منطقهای و محطیی تا محیطی دیگر کاسته شود به خصوص که این انتخابات در شرایط اقتصادی سختی انجام میشود که درآن دغدغه معیشت بر دغدغه انتخاباتی پیش میافتد. و این مسئلهه اولاً بر میزان مشارکت در انتخابات و دوم بر گزینههای رأی دهندگان تأثیرمیگذارد با افزایش احتمال تحریم یا دادن رأی سفید و رفتن به سمت رأی تنبیهی که به طرف فهرستهای مخالف احزاب مجموعه حاکم سرازیر میشود بدون درنظر گرفتن توان آنها بر محقق ساختن نتایجی که بتواند یکی از افرادشان را موفق به دستیابی به یک کرسی نمایندگی سازد.
روشن است که اولویتبندی انتخاباتی لبنان در این دوره متفاوت و متناقض در کیفیت انتخابشان خواهد بود. ما شاهد درگیریهای استخوان شکنی در مناطق مسیحی هستیم که با صعود جریانهای تغییر و توان آنها بر تشکیل لیستهای قوی مخالف(مانند فهرست «شمالنا/شمال ما») همراه است. و این بازگشت چهرههای خاندانی و بورژوای ملی برای ایفای نقش مهم پس از خیزش «17 اکتبر» با احتمال کاهش هیمنه جریانهای اصلی حزبی را درپی دارد.
در سطح سنیها اما احتمال بسیار زیاد تحریم گسترده میرود، مسئلهای که منجر به تشتت لیستها و از بین رفتن نمایندگی سنیها میشود و این همان چیزی است که «حزب الله» به طور مستقیم از آن استفاده میکند و پیشبینی میشود میزان متحدان سنیاش در مجلس آینده بالاتر برود.
از منظر شیعی واقعیت به طور کامل تفاوت دارد؛ در مناطق نفوذ دوگانه حاکم فرقه شیعه که با انباشت قیمومیت با رأی دهندگان و ترساندن رقبا رفتارمیکند، جای رقابت عادلانه غایب است و سلامت لیستهای مخالف در جنوب و بقاع شمالی(بعلبک الهرمل) تضمین نمیشود. در این مناطق میتوان به قطع گفت نتایج به نفع دوگانه رقم خورده است، اما آنچه هنوز نهایی نشده میزان مشارکت است با افزایش نگرانی دوطرف(جنبش امل و «حزب الله») از کاهش اقبال عمومی به صندوقهای رأی حتی ازسوی محیط سازمانی آنها و نه جمهور عام شیعی. و همین ماشین تبلیغاتیشان را واداشت تا به حملات وحشتافکنی و تهمت خیانت به همه مخالفان دست بزند. همچنین اقدام به بستن راهها و تیراندازی برای جلوگیری از همایشهای انتخاباتی به طوری که فهرست مخالف در حوزه سوم جنوب(معاً نحو التغییر/با هم به سوی تغییر) در معرض انواع فشارها و حملات قرارگرفته به خصوص پس از آنکه جوانان خیزش با برخی جریانهای چپ و چهرههای محلی توانستند برای اولین بار لیستی یکدست در جنوب ارائه کنند که با همه تجربههای پیش تفاوت دارد و گفتمان جدیدی را عرضه میکند به خصوص در مقایسه با پرسشهای حساسی که رأی دهنده جنوبی همیشه مطرح میکند. اما برجستهترین نکته این لیست- با وجود کمبود و حتی نبود امکانات و شانس اندک آن برای پیروزی- تبدیل شدن به نماد مبارزه انتخاباتی نه تنها در جنوب بلکه سراسر لبنان است.
درعمل انتخابات مه آینده منجر به بازتولید بخش بزرگی از مجموعه سیاسی کنونی میشود. همین طور دادن مشروعیت قانونی دوباره که در این راه دومسئله به آن کمک میکنند؛ اول قانون انتخابات که به گونهای دوخته شده تا مناسب قامت جریانهای سیاسی حاکم باشد و دوم عدم تبلور جبهه مخالف شبه یکدست که بتواند به شکلی یکپارچه وارد انتخابات بشود آن هم به دلایلی متعدد؛ برجستهترین این دلایل تلاش برخی احزاب حاکم برای مصادره «خیزش اکتبر»
و دادن شعارهای تغییر و در مقابل مجموعههای خیزش و جریانهایی که پس از «17 اکتبر» تشکیل یافتند، نتوانستند لیستهای جامعی را ارائه کنند و موفق نشدند بخشی از رأی دهندگان را قانع سازند که آنها گزینهای واقعیاند که میتوان برآن حساب باز کرد.
براین اساس طبیعت پارلمان آینده مشخص است؛ اکثریتی برای طرفی مشخص که پیروزی خود را جشن میگیرد، اما در روز 16 مه، یعنی روز اعلام نتایج با درخواست ارائه راه حلها روبه میشود و به تنهایی بی هیچ شریکی بار مسئولیت را به دوش خواهد کشید. همچنین رأی دهندهای که آنها را دوباره انتخاب میکند مسئولیت دارد. کسی که سازندگان بحران را دوباره مکلف میسازد شبیه کسی است که گور خود و گور لبنانیها را با دست خود میکند.
TT
لبنان؛ بازتولید بحران
مقالات بیشتر دیدگاه
لم تشترك بعد
انشئ حساباً خاصاً بك لتحصل على أخبار مخصصة لك ولتتمتع بخاصية حفظ المقالات وتتلقى نشراتنا البريدية المتنوعة