جنبش اعتراضی ایران که از 16 سپتامبر(25 شهریور) گذشته ادامه دارد، شروع به أثرگذاری بر زندگی سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و حتی ورزشی ایران کرد. در یکی از دشوارترین چالشهایی که نظام ایران با آن روبه روست در صحنه عمومی سیاسی و در درون ترکیب قدرت و حتی در اعماق بیتهای سیاسی پایهگذار چندین شخصیت پدیدارمیشود که نظام آنها را بیشتر شبیه «بروتوس» و ضربههای دشنهاش میشمارد.
در صحنه کنونی ایران، زبان حال رژیم را که در لحظهای حساس قرار دارد با این جمله میتوان تصورکرد؛ «حتی تو فریده». فریده مرادخانی، خواهرزاده رهبر ایران آیتالله علی خامنهای، اصالتاً از خانوادهای مخالف است. خانواده فریده میگویند، پدرش در سال ۲۰۰۰ زیر شکنجه در زندان «اوین» درگذشت، اما این جزئیات حساس از اهمیت موضع فریده کم نمیکنند. گویی او از یک لحظه تحولات بزرگ استفاده کرده تا مشروعیت نظام را زیرسئوال ببرد، آنطور که در نوار ضبط شده حمایت عمومی خود را از جنبش اعتراضی اعلام کرد و گفت: «ای ملتهای آزاده، از ما حمایت کنید و به دولتهای خود بگویید از حمایت این رژیم خونریز که کودکان را میکشد، دست بردارند... این رژیم به هیچ یک از اصول دینی خود وفادار نیست و هیچ اصلی جز زور و چسبیدن به قدرت نمیشناسد».
فریده مرادخانی تنها بروتوس برای رهبری نظام نیست، پیش از او فرزندان خانوادههای بنیانگذار رژیم سال 1357 بودند، که بزرگترین چالش- به گفته رژیم- البته از طرف خانواده خود خمینی بنیانگذار رژیم اسلامی و خانواده رفسنجانی معمار قدرت و حامی قانونی انتقال قدرت از دوران خمینی به دوران خامنهای وارد شد. و این میتواند تلاش رژیم بحرانزده برای دریوزگی فرزندان و نوههای پدران بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران توضیح دهد، اما پس از مخالفت دو خانواده برای مداخله به نفع نظام، که از نظر سیاسی و مردمی دو مشروعیت را از دست داده، درخواستهای آن ناکام ماند؛ اولی پوششی است که وارثان خمینی میتوانند به طور عام به رژیم بدهند و دیگری پوششی از جانب وارثان رفسنجانی که به طور خاص به خامنهای میدهند.
روز بیست و سوم ماه گذشته، روزنامه آمریکایی « وال استریت ژورنال» گزارشی از درخواست محرمانه ارکان رژیم ایران از طریق علی شمخانی، دبیر شورای امنیت ملی منتشر کرد که در آن از خانوادههای خمینی و رفسنجانی خواسته شده برای آرام کردن معترضان مداخله کنند. این گزارش نشان میدهد که اگر این دو خانواده به درخواست رژیم پاسخ میدادند، « میتوانست با اقدامات اصلاحی مورد نظر تظاهرکنندگان همراه شود، اما دو خانواده این رویکرد را رد کردند».
یک روز پس از گزارش « وال استریت ژورنال»، یعنی در 24 نوامبر گذشته، نشانههای تقویت فرضیه انزوای داخلی که رژیم گرفتار آن است در رسانهها پدیدار شدند. سایت «پیک نت» نوشت، مجتبی خامنهای فرزند رهبر آیتالله علی خامنهای، که در دفتر پدرش و مراکز تصمیم گیری نفوذ زیادی دارد، با فاطمه رفسنجانی، دختر شیخ هاشمی رفسنجانی رئیس جمهوری فقید سابق کشور دیدار کرده است. مجتبی خامنهای در این دیدار نزد دختر رفسنجانی به خاطر دور ساختنش از مرکز تصمیم گیری گلایه کرده، اما نکته قابل توجه در مورد آنچه از این جلسه به بیرون درز کرد این بود که خامنهای پسر از فاطمه رفسنجانی خواسته تا برای دیدار با پدر رهبرش تلاش کند، اگر میخواهد به دلیل سرکوب خشونتآمیز اعتراضات یا درخصوص خواهرش فائزه که از روزهای اول تظاهرات دستگیر شده، شکایت کند، اما مسئله اینکه دسترسی به او یا برقراری ارتباط با او مشکل است.
در مورد محمد خاتمی، رئیس جمهوری پیشین نیز، او هم دشنهاش خود را متوجه رژیم کرد و از آن خواست که از حالت انکار که در آن به سر میبرد، بیرون بیاید. به گفته خاتمی، آنچه روی میدهد شورش و آشوب نیست و اگر اوضاع به همین منوال ادامه یابد، زمینههای فروپاشی اجتماعی در ایران را دوچندان میکند... گویی خاتمی آخرین زنگ خطر را به صدا در میآورد تا رژیم از حالت انکاری که درآن قراردارد خارج شود.
خاتمی هر چند با تأخیر متوجه شد که اعتراضات و شعارهایی که مطرح میکنند نشان میدهد، فروپاشی جامعه قریب الوقوع است و فاصله گرفتن مردم از نظام و هر آنچه که نماد جمهوری اسلامی است در واقع در حال وقوع است و بزرگترین گواه آن جشن ایرانیان برای شکست تیم ملی جمهوری اسلامی - و نه تیم ملی آنها - مقابل آمریکا در جام جهانی قطر در داخل کشورشان است.
بر این اساس، در مورد ایران، بر اساس توصیف شکسپیر، بروتوس وجود ندارد، بلکه اکثریت مردم و بیوت پایهگذار و خاندانهای تأثیرگذارند که تصمیم گرفتهاند رژیم را به حال خود رها کنند.
TT
ایران؛ بروتوس و تنها گذاشتن رژیم
مقالات بیشتر دیدگاه
لم تشترك بعد
انشئ حساباً خاصاً بك لتحصل على أخبار مخصصة لك ولتتمتع بخاصية حفظ المقالات وتتلقى نشراتنا البريدية المتنوعة