طارق الحميد
TT

منطقه «روز بعد»

هرکسی که اخبار منطقه ما را رصد کند، می‌بیند عبارت «روز بعد» تکرار می‌شود. مثلاً از زمان جنگ غزه، فلسطینی‌ها، «فتح» و« حماس»، اسرائیلی‌ها، عرب‌ها، آمریکا و کشورهای اروپایی عبارت «روز بعد» را تکرار می‌کنند.
در بغداد نیز از زمان اشغال کویت توسط صدام حسین تا زمان اشغال عراق توسط آمریکا، همین اتفاق تکرار شده است و در لبنان، سوریه، یمن، سودان، لیبی، سومالی و حتی کشورهای همسایه منطقه ما مانند افغانستان قبل و بعد از اشغال آمریکا و همچنین پس از عقب نشینی نیز تکرار شده است.
کشورهایی نیز هستند که در انتظار «روز بعد» رنج می‌برند، اگرچه رنجشان کمتر از کشورهایی است که شبه‌نظامیان ایرانی در آن‌ها ویرانی به بار آورده‌اند، یا «اخوان‌المسلمین» که هر جایی حضور داشته‌اند را به فساد کشیده‌اند. و خطرشان کمتر از شبه نظامیان ایرانی نیست، زیرا خطر گمراه سازی از مجازات کمتر نیست.
ایران خود با دغدغه«روز بعد» مرحله بعد از رهبری و پیامدهای خصومت و توسعه طلبی آن در منطقه زندگی می‌کند، جایی که هرچه گفته و تکرار شود، اعتماد چندانی به ایران وجود ندارد؛ از عراق تا لبنان و همچنین در سوریه و حتی در کشورهای خلیج و کل منطقه.
داستان «روز بعد» تنها به منطقه محدود نمی‌شود، بلکه حتی به طرف تأثیرگذار در آن یعنی آمریکا که خطر «روز بعد» در عراق را در سال 2003 و تاکنون، همچنین در افغانستان از زمان شکست تهاجم شوروی تا زمان خروج از آنجا نادیده گرفت.
واشنگتن همچنین خطر «روز بعد» با الحوثی را نادیده گرفت. در سوریه نیز همین اتفاق افتاد، زمانی که اوباما خطوط قرمزی را که خودش در آنجا ترسیم کرد نادیده گرفت. دیروز و اکنون، واشنگتن خطر «روز بعد» را در صورت دستیابی ایران به سلاح هسته‌ای، نه تنها برای منطقه، بلکه برای جهان نادیده می‌گیرد.
ترکیه زمانی که با منطقه به صورت ایدئولوژیک و نه بر اساس زبان منافع برخورد کرد، در همان تله «روز بعد» افتاد و در اینجا شاهد سفر رئیس جمهور ترکیه به مصر پس از 12 سال قطع رابطه و پس از ایستادن در کنار «اخوان المسلمین» برای مدت طولانی و به قیمت عقلانیت سیاسی هستیم.
داستان‌های انتظار برای «روز بعد» ادامه دارد و ما را به لحظه تأسیس کشورهای عربی معاصر می‌برد و تنها کشورهای عربی که در واقع «روز بعد» را محاسبه کرده‌اند و در رأس آنها سعودی و کشورهای عربی خلیج نجات یافته‌اند.
کسی که واقعاً برای «روز بعد» برنامه ریزی می‌کند، همان است که بینشی دارد که اول از همه از ایمان به میهن و امنیت آن شروع می‌شود و ارزش انسان و حق او برای زندگی شایسته را حفظ می‌کند و از دیدگاه فرقه‌ای یا حزبی، یا وابستگی به کشورهای خارجی، چه ایران و چه ایالات متحده آغاز نمی‌شود.
به عنوان مثال، رویدادهای غزه را در نظر بگیرید، بقای «حماس» و بقای یحیی السنوار نقطه پایانی تلاش برای «روز بعد» است، نه حفظ بشریت یا دستیابی به کشور رویایی. برای نتانیاهو، «روز بعد» به معنای طولانی کردن دوران حیات سیاسی و فرار از زندان است، او که قبل از حوادث اکتبر به شکلی بی سابقه اسرائیل را در داخل دچار انشقاق کرد.
بنابراین، انتظار برای «روز بعد» و فهرست منتظران طولانی خواهد بود، زیرا روز اول مبنای خطا و بلا بود، زیرا برنامه ریزی و تدبیر و تفکری در کار نبود. عقلانیت سیاسی در محاسبه پیامدها و اولویت دادن به منافع است.
این همان چیزی است که متأسفانه در اکثر مناطق ما که نیمی از آن، یا بیشتر، منتظر «روز بعد» هستند گم شده است.