از هر کسی درباره واکنشاش به توافقنامه دفاع مشترک میان سعودی و پاکستان که در ریاض و با حضور ولیعهد سعودی، شاهزاده محمد بن سلمان بن عبدالعزیز و نخستوزیر پاکستان، محمد شهباز شریف امضا شد، پرسیدم، پاسخ یکسان بود:
«ضربه معلم!»
این واکنش، بازتاب دیدگاه نخبگان، مردم عادی، دیپلماتهای منطقه و کارشناسان است — واکنشی درست و دقیق نسبت به امضای این توافقنامه مهم و تاریخی، که دلایل و پیامدهای زیادی دارد و معانی قابلتوجهی درباره گذشته و حال در خود جای داده است.
یک: این توافقنامه واقعاً تاریخی است و از عمق و بعد تاریخی برخوردار است، چراکه یک «توافقنامه دفاع استراتژیک مشترک» به شمار میرود که هدف آن توسعه همکاریهای دفاعی میان دو کشور و تقویت بازدارندگی مشترک در برابر هرگونه تجاوز است. و مهمتر از همه اینکه تصریح میکند:
«هرگونه تجاوز به هر یک از دو کشور، به منزله تجاوز به هر دوی آنها تلقی میشود.»
پس از امضای توافقنامه، وزیر دفاع سعودی، شاهزاده خالد بن سلمان بن عبدالعزیز در شبکه «ایکس» (توییتر سابق) نوشت:
«سعودی و پاکستان... در یک صف در برابر متجاوز... همیشه و برای همیشه.»
چرا «ضربه معلم»؟
همانطور که اشاره شد، این توافقنامه دارای عمق و زمینه تاریخی است، زیرا روابط سعودی و پاکستان بر پایهای محکم و در چارچوب تمامی عهدنامهها و توافقهای میان دو کشور بنا شده، و نتیجه سرمایهگذاری در یک رابطه استراتژیک تاریخی است که برای هر ناظر آگاهی قابلتشخیص است.
این، یک توافقنامه استراتژیک است میان قدرتی نظامی، اقتصادی، معنوی و دیپلماتیک (سعودی) و یک قدرت نظامی اسلامی (پاکستان) که دارای توانمندیهای هستهای، تولیدات نظامی متنوع، نیروی انسانی فراوان و جایگاه جغرافیایی مهم است.
«ضربه معلم» به این خاطر است که نشان از درک صحیح اولویتها دارد؛ بهویژه آنکه پاکستان کشوری ماجراجو یا توسعهطلب نیست، بلکه کشوری است که به دنبال ساختن و ثبات است.
و برای سعودی، این توافقنامه به معنای تنوعبخشی به منابع ائتلافهاست؛ امری کاملاً طبیعی برای کشوری که در پی صلح، ثبات، شکوفایی و اصلاحات اقتصادی و اجتماعی است و نقش یک نیروی محرک برای راهحلهای سیاسی را ایفا میکند؛ نه فقط در سطح منطقه، بلکه در سطح جهانی.
سعودی، همانطور که سالهاست میگوییم، یک کارگاه بزرگ باز و فعال برای تغییر و توسعه است. این کشور خود را در منطقهای یافته که از ۷ اکتبر ۲۰۲۳ (حمله حماس به اسرائیل) به بعد، به سمت تحولات و درگیریهای غیرقابل پیشبینی کشیده شده؛ از جمله جنگها و حملات نظامی در غزه، لبنان، ایران، سوریه و یمن.
سپس، حمله اسرائیل به سران حماس در دوحه، که یک نقطه عطف خطرناک در معادلات منطقهای بود — چیزی بیسابقه از زمان حمله سهجانبه به مصر، و برای کشورهای خلیج فارس، از زمان اشغال کویت توسط عراق.
سعودی در درگیری اسرائیل و فلسطین یک بازیگر فعال است، زیرا صاحب ابتکار صلح عربی است و در میان این تحولات خطرناک، پرچمدار مسأله فلسطین به شمار میرود — از ۷ اکتبر تا امروز.
سعودی عضو گروه G20 است، میانجی مورد اعتماد در بحران اوکراین و روسیه است، و نیروی اصلی در بازگرداندن ثبات به سوریه و نیز حامی دولتهای عربی در مقابله با توسعهطلبی شبهنظامیان در منطقه محسوب میشود.
فقط کافی است به تعداد رهبران عربی، اسلامی و بینالمللی که در دو سال اخیر به سعودی سفر کردهاند، توجه کنیم.
سخن آخر:
بر این اساس، این توافقنامه واقعاً یک «ضربه معلم» است، چراکه نتیجهی مسیر تاریخی روشن و در حال توسعه است، نه یک حرکت عجولانه یا کور به سمت مقصدی نامعلوم.
بلکه گامی استراتژیک، سنجیده و حاصل سیاستورزی هوشمندانه سعودی است — از سوی کشوری که بهطور مستمر در مسیر تغییر و توسعه حرکت میکند، نه از روی تمایلات توسعهطلبانه، بلکه با هدف گسترش اعتدال، رشد و صلح.
TT
سعودی، پاکستان و «ضربه معلم»
مقالات بیشتر دیدگاه
لم تشترك بعد
انشئ حساباً خاصاً بك لتحصل على أخبار مخصصة لك ولتتمتع بخاصية حفظ المقالات وتتلقى نشراتنا البريدية المتنوعة