عبدالرحمان الراشد
روزنامه‌نگار و روشنفکر سعودی، سردبیر سابق روزنامه «الشرق الاوسط» و مدیر سابق شبکه العربیه
TT

روابط دوجانبه با اسرائیل 

رئیس جمهوری فقید مصر، انور سادات، در مذاکرات کمپ دیوید، مفهوم تعامل با نزاع با اسرائیل را تغییر داد. صلح سادات حول محور منافع ملی در ازای صلح می‌چرخید. سادات این موضوع را انکار نکرد و تصریح کرد که مصر دیگر نمی‌تواند راه حلی را به نمایندگی از مردم فلسطین تحمیل کند، به ویژه که تأسیس سازمان آزادیبخش فلسطین به زیان مصر و اردن که این وضعیت را از بریتانیا به ارث برده‌اند، انجامید. از لحاظ تاریخی، اداره نوار غزه تابع مصر و کرانه باختری تابع اردن بود و پس از اینکه ساف به عنوان تنها نماینده قانونی شناخته شد، ارتباط با آن قطع و تصمیم‌گیری فلسطینی شد.
همچنین آنچه مصر و بعداً بقیه را به اتخاذ تصمیمات یکجانبه در مذاکرات واداشت، نتیجه شکست جبهه «مقاومت» بود که پیش از آن خود را «ایستادگی و پایداری» می‌نامید. موفق نشده به هیچ وعده‌ای که به مردم فلسطین داده بود جامه عمل بپوشاند، یک وجب از سرزمین اشغالی را بارنگرداند و امکان بازگشت یک فلسطینی از میان میلیون‌ها پناهنده داخلی و خارجی را فراهم نکرد وآرمان را برای خدمت به سیاست‌های قدرت‌های منطقه‌ای مانند صدام عراق، ایران ولی فقیه مورد بهره برداری قرار داد. ابونضال از طریق سازمان خود«شورای انقلاب» به تناوب در خدمت سیاست‌های اسد و صدام بود، سپس «حماس»، «حزب الله» و «جهاد» آمد تا امروز به ایران خدمت کند. سیاست ناتوان جمعی عرب‌ها، زیر گنبد اتحادیه عرب، ناخواسته در خدمت اهداف اسرائیل بود، اسرائیلی که هرگز مشتاق صلحی نبود که امکان تأسیس کشور فلسطین را فراهم کند.
برخلاف طرح‌های مذاکره جمعی عربی با اسرائیل، اکثر پروژه‌های صلح دوجانبه ثابت کرده‌اند که مؤثر بوده و می‌توانند ادامه پیدا کنند. مصر در دوره کوتاه ناآرامی و زمانی که اخوان المسلمین به ریاست محمد مرسی قدرت را در دست گرفت، احترام خود را به توافق تایید کرد و علاوه بر آن، مرسی تا مرز میانجیگری بین «حماس» و اسرائیل پیش رفت، وقتی که درگیری بین دو طرف
آغاز شد.
طی ماه‌های آینده و شاید بعد از آن، امکان ارائه راه‌حل‌هایی برای مسئله فلسطین در تلاش آرام سعودی که شروع به آزمایش محدودیت‌های مذاکره کرده است، آشکار خواهد شد.
احتمالات زیادی وجود دارد: فعال کردن راه حل‌های قبلی که در مراحل توافق اسلو متوقف شده بودند، یا کار بر روی پروژه جدیدی که حکومت فلسطین را دوباره تعریف می‌کند. مسائل حیاتی وجود دارد که مردم از آنها رنج می‌برند، که نیازمند تسهیل سفرهای هوایی و پایان دادن به بحران تحقیرآمیز و طاقت فرسای حمل و نقل زمینی است. طرف سعودی می‌تواند فعالیت‌های موفقی مانند مبادلات تجاری ترکیه همچون خطوط هوایی ترکیه و همکاری‌های فنی امارات را بررسی کند. همچنین جستجوی راه‌هایی برای تقویت بخش تجاری خصوصی فلسطین از طریق باز کردن بازارها به روی آن. رکود سیاسی و تنگنای اقتصادی طولانی مدت که ساکنان کرانه باختری را خسته کرده، پشت محبوبیت حماس در آنجا به زیان حکومت و پشت افراط گرایی سیاسی است. حداقل کاری که می‌توان کرد، نجات وضعیت انسانی در کرانه باختری و غزه است. انتظار می‌رود دولت نتانیاهو که سال‌ها به ایده رابطه با سعودی اشتیاق نشان داده، با توقف شهرک‌سازی‌ها و تعرض افراط‌گرایان اسرائیلی به اماکن مقدس اسلامی، گام‌هایی برای اعتمادسازی بردارد.
جستجوی راه حلی جامع برای نزاع از طریق یک پروژه واحد در شرایط کنونی منطقه، اگر نگوییم غیرممکن، کاری دشوار است.
طرف سعودی مالامال از آینده‌ای است که می‌خواهد برای آن آماده شود و می‌خواهد گفت‌وگوهای خود را با طرف آمریکایی به مسائل منطقه‌ای، از جمله حمایت از راه حل فلسطین، اختصاص دهد.
سعودی، صرف نظر از اینکه آیا رابطه‌ای با اسرائیل و مذاکرات فلسطین وجود دارد یا نه، به دنبال بالاترین منافع خود با ایالات متحده در تضمین توافقات نظامی حیاتی برای امنیت خود و مشارکت در پروژه‌های بین قاره‌ای مهم برای اقتصاد خود با هند و چین است. و همچنین ایجاد فضای منطقه‌ای که از طریق تفاهم با کشورهای دیگر مانند ایران تنش را کاهش می‌دهد. رسیدن به تفاهم با طرف‌های متضاد مانند چین، ایالات متحده، هند، ایران و اسرائیل برای دیپلماسی سعودی آسان نخواهد بود.
ما نباید سقف انتظارات را در مورد دو موضوع افزایش دهیم: توافق‌های سعودی و آمریکا به دلیل اینکه چندگانه و جاه‌طلبانه‌تر از همیشه هستند و رابطه با اسرائیل زیرا ماهیت پیچیده‌ای دارد. شریک اصلی، رئیس جمهوری جو بایدن، یک سال فرصت دارد تا به وعده‌های خود عمل کند. بعید نیست که در صورت شکست تلاش‌های طرف آمریکایی، تلاش‌های رابطه با اسرائیل با شکست مواجه شود. و این احتمال را افزایش می‌دهد که بایدن بسته وعده‌های آمریکا به سعودی را با وعده‌هایی به اسرائیل مرتبط کند تا از رأی‌گیری در کنگره اطمینان حاصل کند.ایران در بحبوحه تغییرات احتمالی چه می‌شود؟ آیا ما به سمت نقطه انفجار یا تعادل بیشتر می‌رویم؟
سخن ادامه دارد.