تنها چند روز از تصدی ترامپ بر منصب ریاستجمهوری گذشته و ما دچار سرگیجه شدهایم. مراسم تحلیف دراماتیک، دهها فرمان اجرایی، چهره عبوس ترامپ پس از درخواست کشیش برای رحمت بر مهاجران و افراد تغییر جنسیت داده و حرکت جنجالی ایلان ماسک همه ما را وادار به پیگیری اخبار پیدرپی کرده است. انتظار داشتیم ماه عسل رسانهها با ترامپ کمی طولانیتر باشد، اما این اتفاق از همان ساعتهای نخست آغاز شد. حالا مهمترین سؤال این است: ترامپ جدید چگونه فکر میکند و چه شباهتها و تفاوتهایی با نسخه قبلی خود دارد؟ در اینجا به پنج نکته درباره نسخه جدید ترامپ میپردازیم:
۱. انتصابها:
ترامپ تقریباً تمام شخصیتهایی را که در دوره اول در پستهای مهم منصوب کرده بود، کنار گذاشته است. افرادی مانند ژنرال ماتیس، پمپئو، مکمستر و جان کلی دیگر در بازی حضور ندارند. با وجود تجربههای بزرگ نظامی و دیپلماتیک این افراد، ترامپ جدید این بار به آنها نیازی ندارد. برخی از این شخصیتها در دوره اول با ترامپ مخالفت کردند و پس از خروج از کاخ سفید به او وفادار نماندند. ترامپ، که اکنون دچار تلخی شخصی است، به وفاداری بیشتر از شایستگی اهمیت میدهد. به همین دلیل، او گروهی از افراد مطیع و وفادار را انتخاب کرده که گاهی از خود او نیز به ایدههای «مگا» (MAGA) مشتاقتر هستند. افراد مانند پیت هیگست به عنوان وزیر دفاع، مایکل والتز به عنوان مشاور امنیت ملی و تولسی گابارد به عنوان مدیر اطلاعات ملی از جمله این چهرهها هستند. ترامپ دیگر نمیخواهد شاهد یک «بولتون» دیگر در دولت خود باشد. او میگوید از دوره اول درس گرفته و میخواهد با قدرت بیشتری مدیریت کند. هرچند هنوز زود است درباره عملکرد دولت او قضاوت کنیم، اما تجربه نشان داده که ترجیح وفاداری مطلق به جای شایستگی میتواند به خطاهای بزرگی منجر شود، زیرا کسی نیست که به رئیسجمهوری «نه» بگوید. ترامپ به برخی موانع، بهویژه در مسیرهای لغزنده نیاز دارد!
۲. مذاکره:
اگرچه ترامپ دوم در انتخابهای خود متفاوت عمل کرده، اما سبک مذاکره او تغییر چندانی نکرده است. ترامپ که در دوره اول خود را مرد معاملهها معرفی میکرد و تهدید و وعده میداد، در هفتههای اخیر نیز چیزی مشابه نشان داده است. حتی به متحدان نزدیک خود مانند کانادا و مکزیک نیز حملات تند و خارج از عرف داشته است. این اظهارات آتشین به دو دلیل به او کمک میکند: اولاً، او را در کانون توجه رسانهها نگه میدارد و ترامپ ارزش خود را از این توجه رسانهای میگیرد. ثانیاً، او خود را به عنوان یک رهبر قوی، در مقایسه با بایدن «ضعیف»، به هوادارانش معرفی میکند که برای بازگرداندن عظمت آمریکا تلاش میکند.
۳. عقیده سیاسی:
ترامپ همچنان از جنگهای خارجی پرهیز و به حفظ جان سربازان آمریکایی افتخار میکند. او میخواهد جنگ روسیه و اوکراین را به سرعت پایان دهد و تمایلی به دخالت در خاورمیانه ندارد. حتی برای آتشبس میان «حماس» و اسرائیل تلاش کرده است. ترامپ امیدوار است بهعنوان یک مرد صلح به یاد آورده شود و شاید جایزه نوبل صلح را دریافت کند.
۴. ترامپ خشمگین:
در این دوره، ترامپ تمرکز بیشتری بر مسائل فرهنگی دارد. او در سخنرانی تحلیف خود بهصراحت گفت که تنها دو جنسیت وجود دارد، مرد و زن. او از مسائل جنجالی مانند رقابت مردان تغییر جنسیت داده در ورزش و عادات مهاجران انتقاد کرده است. ترامپ این بار چهرهای خشمگینتر از دوره قبل خواهد داشت، زیرا میداند که این موضوعات باعث نارضایتی بخش زیادی از مردم آمریکا شده و او میخواهد از این احساسات بهرهبرداری کند.
پنجم: ترامپ و رسانهها:
انتظار میرفت که ترامپ با رسانههایی که با او دشمنی داشتند و با تمام توان برای سرنگونی و جلوگیری از بازگشت او به کاخ سفید تلاش میکردند، آتشبس اعلام کند. هدف خبرنگاران خشمگین از او در دوره اول، لکهدار کردن تصویر او بود تا بایدن بر او پیروز شود و این هدف محقق شد. اما پس از پیروزی قاطع او، انتظار میرفت که رابطهاش با رسانهها بهبود یابد، همانطور که با غولهای فناوری بهبود یافت. اما به نظر میرسد که این امر محقق نخواهد شد، چرا که از همان روزهای اول دیدیم ترامپی که با ایجاد جنجال سرزنده میشود و حامیانش را راضی میکند، آنچه رسانهها میخواهند را به آنها میدهد تا میزان دیده شدن آنها را افزایش دهد. اگر این معامله برای هر دو طرف سودآور است، چرا ادامه پیدا نکند؟